عدم انتشار آمار و یا ارایه آمار غیر واقعی سبب شده است تا تصمیم سازی در اقتصاد ایران با بحران رو به رو شود
تاريخ انتشار: دوشنبه ۱ آبان ۱۳۹۱ ساعت ۱۶:۲۵
آمار و داده پایه های اصلی هر برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت است حال اگر این آما وجود نداشته و یا غلط باشد نتیجه تصمیم گیری ها را زیان بار می کند.
به گزارش پانا، آمار و داده به عنوان مهمترین فاکتور تصمیم گیری در هر شرایطی محسوب می شود؛ چه در شرایط اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی مهم این است که آمار و اطلاعات صحیح در اختیارمان باشد تا بتوانیم تصمیم سازی صحیح انجام دهیم.
به عنوان مثال همین مشکل پیر شدن جمعیت ایران، آیا یکباره رخ داده است؟ یا بهتر بگوییم جمعیت ایران در بازه 5 ساله 85 تا 90 به یکباره مسیر خود را به سمت پیر شدن آغاز کرده است؟ بدون شک این گونه نیست و عامل اصلی پیری جمعیت امروز، عدم توجه به آمارهای جمعیتی سال 80 و 85 است.
اما مشکل آماری ایران تنها به همین بخش ختم نمی شود، در حوزه اقتصادی آمارها پایای و یا روایی مناسب ندارد؛ دیر هنگام منتشر می شود و با واقعیت ملموس در جامعه فاصله دارد. به عنوان مثال نرخ تورم از سوی بانک مرکزی 24 درصد برای پایان شهریور اعلام شده است در حالی که کلیه کالاهای ساختمانی رشد 55 درصدی، مواد خوراکی رشد 100 درصدی، کالاهای وارداتی به دلیل افزایش قیمت ارز رشد 100 درصدی سبزیجات و میوه ها بر اساس گزارش بانک مرکزی رشد 90 درصدی رو به رو شده اند؛ کمتر کالایی با رشد زیر 50 درصد رو به رو بوده است اما نرخ تورم همچنان 24 درصد اعلام می شود.
این تناقض در گزارشهای بانک مرکزی باعث می شود تا اعتماد به آمارها کاهش یابد و از طرفی بانک مرکزی حاضر نیست سبد کالایی خود را که بر اساس آن نرخ تورم را می سنجد افشا کند به همین دلیل است که برخی نمایندگان مجلس هم این آمار را غیر قابل استناد می دانند.
در بازار ارز هنوز هیچ آماری از تعداد صرافی های غیر مجاز نیست و بانک مرکزی تنها صرافی های مجاز را می داند، خط فقر، رشد اقتصادی، نرخ تورم، نرخ بیکاری، ضریب فلاکت، ضریب جینی، تعداد صنایع فعال در هر بخش اقتصادی، ضریب فعالیت صنایع داخلی و بسیاری موارد دیگر در آمارهای اقتصادی مطرح نمی شود و یا با آنچه نمایندگان مجلس اعلام می کنند؛ مغایرت دارد.
به عنوان مثال نرخ بیکاری بر اساس تعریف جهانی سنجیده می شود (فردی با یک ساعت کار در هفته شاغل است) در حالی که موضوع درآمد ایران با بازار جهانی مطابقت ندارد و در کل این تعریف نمی تواند در جامعه فعلی ایران کاربرد داشته باشد؛ اما همین تعریف ضریب بیکاری را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.
خط فقر تعیین کننده وضعیت معیشتی جامعه است در حالی که این ضریب در 5 سال گذشته اعلام نشده است؛ عدم تعیین این ضریب باعث شده تا میزان دستمزد طبقه کارگر با روند کندی افزایش یابد و هر ساله جمعیتی که به زیر خط فقر کشیده می ششود افزایش یابد؛ اگر چه هدفمندی یارانه ها توانست برای مدتی این شاخص را بهبود ببخشد.
عدم انتشار آمار و یا ارایه آمار غیر واقعی سبب شده است تا تصمیم سازی در اقتصاد ایران با بحران رو به رو شود؛ هر زمان که تصمیم اقتصادی گرفته می شود نتیجه ای جز شکست را انتظار نمی کشد زیرا بر پایه آمار صحیح بنا نشده و تصمیمات بر مبنای شهود انجام گرفته است.
از بهمن ماه سال گذشته تا امروز چندین طرح مختلف برای کنترل بازار ارز و سکه در پیش گرفته شد اما نتیجه هیچ یک مطلوب نبود زیرا مردم به آمارهای بانک مرکزی اعتماد نمی کنند.
سال گذشته بانک مرکزی اعلام کرد که هیچ محدودیتی در عرضه ارز در بازار ندارد، کمتر از یک ماه بعد اعلام کرد که خزانه را به حراج نمی گذارد و تنها نیازهای واقعی را پوشش می دهد اما این به معنای محدودیت منابع نیست، سه ماه بعد در بهمن ماه بانک مرکزی پذیرفت که درآمد ارزی خزانه محدود است و نمی تواند برای کلیه نیازهای وارداتی ارز تخصیص دهد، در تابستان امسال اولویت بندی کالاهای وارداتی انجام شد و تنها به 2 گروه ارز دولتی و پس از راه اندازی اتاق ارزی به شش گروه دیگر نیز ارز مبادلاتی اختصاص یافت؛ اما بانک مرکزی توان تخصیص ارز به 2 گروه دیگر کالایی را نداشت.
زمانی که بانک مرکزی در یکسال چندبار نظر خود را تغییر می دهد آیا مردم می توانند از این پس آمارهای آن را بپذیرند، اگر بانک مرکزی سال گذشته به صورت شفاف اعلام می کرد که توان تامین ارز برای سایر بخش ها را ندارد و یک سیاست واحد را در پیش می گرفت، آیا وضعیت بازار ارز امروز اینگونه بود؟
البته این نابسامانی آماری تنها در بانک مرکزی نیست بلکه مرکز آمار به عنوان متولی اصلی انتشار آمارو داده ها در کشور، نتایج خود را با تاخیر منتشر می کند، هفته گذشته پس از شش ماه آمار برخی واحدهای صنعتی در سال 90 از سوی این مرکز منتشر شده که می تواند در تصمیم سازیها بسیار مفید باشد.
یکم آبان، روز ملی آمار از راه رسید و امیدواریم متولیان انتشار آمار از این پس بیشتر به فکر اعتماد سازی مردم نسبت به آمارها باشند، زیرا پایه و اساس اقتصاد یک کشور بر اساس تصمیماتی است که از آمارها بدست می آید و عدم اعتماد به این آمارها نتیجه ای جز تصمیمات غلط در کشور نخواهد بود.