تيترآنلاين - شيوع 21 درصدي اختلالات رواني در كشور

صفحه اصلی سياسی اجتماعی اقتصادی فرهنگي دانش و فناوري گزارش تصويری

مشاوران و روان‌شناسان حق تجویز دارو ندارند

داخلی

آرشيو خبر

بهداشت و سلامت

کد مطلب : 1931

توصيه مطلب

شيوع 21 درصدي اختلالات رواني در كشور

تعداد تخت‌هاي روانپزشكي در كشور كافي نيست و تعداد بيماران در انتظار بستري زياد است. از طرف ديگر كمبود خدمات توانبخشي روانپزشكي نيز در كشور احساس مي‌شود

تاريخ انتشار: يکشنبه ۱ اسفند ۱۳۸۹ ساعت ۱۸:۴۵

تيترآنلاين- رييس دفتر سلامت روان، اجتماعي و اعتياد وزارت بهداشت با اشاره به برنامه‌هاي در نظر گرفته شده براي هفته سلامت مردان، از ارايه خدمات معاينه و مشاوره رايگان به مراجعان مراكز ترك اعتياد دانشگاهي در پنجشنبه هفته جاري خبر داد.

دكتر عباسعلي ناصحي همزمان با هفته سلامت مردان در نشستي با خبرنگاران با اشاره به سلامت روان مردان كشور گفت: بر اساس بررسي‌هاي انجام شده در سال 82 اختلالات رواني در مردان حدود 16 درصد و در زنان حدود 26 درصد است و به طور متوسط اختلالات رواني از شيوع 21 درصدي در كشور برخوردار است.

وي با استناد به بررسي بار بيماري‌ها در سال 82، گفت: حوادث عمدي و غير عمدي 28 درصد بار بيماري‌ها را به خود اختصاص داده‌اند، اختلالات رواني و بيماري‌هاي قلبي عروقي نيز به ترتيب 16 و 11 درصد بار بيماري‌ها را به خود اختصاص مي‌دهند.

وي بيماري‌هاي افسردگي، اعتياد و اختلالات دو قطبي را سه بيماري اصلي در اختلالات رواني عنوان كرد و افزود: افسردگي 26 درصد، اعتياد 24 درصد و اختلالات دو قطبي 12 درصد بار اختلالات رواني شامل مي‌شوند.

ناصحي با اشاره به آخرين آمار دنيا در زمينه بار بيماري‌هاي رواني در سال 2006، گفت: حدود 13 درصد بار بيماري‌ها در دنيا مربوط به اختلالات رواني است و بر اين اساس سازمان بهداشت جهاني پيش بيني مي‌كند در سال 2020 حدود 15 درصد بار بيماري‌ها مربوط به اختلالات رواني باشد و به اين ترتيب اين اختلالات در دنيا رتبه اول بار بيماري‌ها را داشته باشند.

وي در ادامه با اشاره به چالش‌هاي سلامت روان در مردان كشور، ادامه داد: اعتياد و سوء مصرف مواد از چالش‌هاي مهم سلامت روان مردان كشور است. مواد مخدر و مواد محرك علاوه بر مشكلات جسمي، مشكلات روحي، خانوادگي و اجتماعي را به دنبال خواهند داشت، همچنين بخش زيادي از بيماري ايدز در كشور مربوط به اعتياد به مواد مخدر است.

وي با بيان اينكه سوء مصرف داروها از ديگر چالش‌هاي سلامت روان در

” تعداد تخت‌هاي روانپزشكي در كشور كافي نيست و تعداد بيماران در انتظار بستري زياد است. از طرف ديگر كمبود خدمات توانبخشي روانپزشكي نيز در كشور احساس مي‌شود “

مردان كشور است، اظهار كرد: آمار مربوط به اين موضوع بالاست، چراكه بسياري از مردان ايراني سوء مصرف انواع داروها را دارند كه بسياري از اين موارد منجر به سوء مصرف مواد مخدر نيز مي‌شود.

به گفته وي، سوء مصرف الكل نيز از ديگر چالش‌هاي سلامت روان مردان است كه خوشبختانه در ايران به اندازه غرب اعتياد به الكل رواج ندارد. اما مصرف تفنني الكل جوان‌ها را تهديد مي‌كند.

متاسفانه شاهديم برخي جوان‌ها در برخي مراسم به مصرف الكل اقدام مي‌كنند. اين در حالي است كه تداوم در اين موضوع ممكن است به اعتياد به الكل منجر شده و مشكلات جسمي و ديگر موارد را به دنبال داشته باشد.

ناصحي افزايش سن ازدواج را از ديگر چالش‌هاي سلامت روان در مردان كشور عنوان كرد و گفت: ازدواج يكي از فاكتورهاي سلامت جسم و روان است. در اين رابطه ثابت شده است، افراد متاهل از سلامت روان بيشتري برخوردارند و كمتر به اختلالات رواني مبتلا مي‌شوند. همچنين ثابت شده افسردگي و اقدام به خودكشي در مردان و زنان طلاق بيشتر است.

وي افزود: همسرآزاري و كودك آزاري نيز از ديگر چالش‌هاي سلامت روان در مردان كشور است. اين موضوع در ايران نسبت به كشورهاي ديگر پايين‌تر بوده اما گاها چنين موضوعاتي مشاهده مي‌شود كه جاي بررسي دارد.

وي مشكلات مربوط به كار و اشتغال را از ديگر چالش‌هاي سلامت روان مردان عنوان كرد و افزود: اشتغال تنها جنبه اقتصادي ندارد، بلكه از جنبه رواني نيز برخوردار است. اميدواريم با اقدامات دولت بيكاري در كشور به حداقل كاهش يابد. چراكه از دست دادن شغل، ورشكستگي و از كارافتادگي افسردگي‌هاي شديد را به دنبال دارند به طوري كه حتي در برخي موارد منجر به خودكشي مي‌شوند.

وي افزود: پركاري و ساعات طولاني كار در شبانه روز نيز علاوه بر مشكلات جسمي از نظر رواني نيز مشكلاتي را به دنبال دارد. شيفت‌هاي كار چرخشي نيز از نظر سلامت روان فاكتور منفي محسوب مي‌شوند. بر اين اساس از نظر بهداشت روان توصيه مي‌شود كه بيش از سه روز در هفته شيفت شب وجود نداشته باشد.

به گزارش ايسنا، ناصحي در خاتمه به كم بودن تخت‌هاي روانپزشكي در كشور اشاره كرد و گفت: تعداد تخت‌هاي روانپزشكي در كشور كافي نيست و تعداد بيماران در انتظار بستري زياد است. از طرف ديگر كمبود خدمات توانبخشي روانپزشكي نيز در كشور احساس مي‌شود.