ديپلماسي بستني ايراني!

ما همه نوع سياست شنيده بوديم، جز سياست نفوذ از راه بستني. واشنگتن پست نوشته، بازار فست فود و مرغ سوخاري و همبرگر و پيتزاي آمريكايي در بغداد و ساير شهرهاي عراق از رونق افتاده و ايراني ها بستني فروشي به راه انداختند

تيترآنلاين - براستي اين آمريكايي ها چه مردمان عجيب و ساده لوحي هستند. باور كنيد هستند، اگر ساده نبودند پس از جنگ جهاني دوم ميلياردها دلار در اروپا و آسيا و آمريكاي مركزي و جنوبي و قاره آفريقا خرج نمي كردند.
از طريق كمكهاي جرج مارشال وزيرخارجه، آلمان و ايتاليا و ژاپن را بازسازي كردند. اولتيماتوم ترومن به استالين كه اگر آذربايجان را رها نكند، ارتش آمريكا دوباره در جنوب ايران پياده خواهد شد، شوروي را سر جاي خودش نشاند. به علت همين ساده لوحي و رفتارهاي عجيب و غريب و نشناختن ملل عالم، چين 700 ميليون نفري آن زمان در سال 1949/1328 كمونيست شد. پرزيدنت روزولت اروپاي شرقي و بالكان را در طبق اخلاص گذاشت و جانشين او ترومن از اين دست و دلبازي سخت خشمگين شد.
در ايران با كژروي هاي پي در پي با اعزام سفراي بي اطلاع و تكيه كردن كامل به يك اقليت ماساچوستي تحصيلكرده آمريكا كه حتي زبان فارسي را هم خوب نمي دانستند و روي كار آوردن دار و دسته حسنعلي منصور- هويدا آبرو و حيثيت خود را بردند. ملت ايران هم همه بدبختي هاي خود را از چشم آمريكا مي ديد. در سال هاي 1332 تا 1357 چرخ سياست ايران دست آمريكا بود. شاه از اين طرف ميليارد ميليارد اسلحه مي خريد. از آن طرف هزاران مستشار پير و بازنشسته از ارتش آمريكا را به ايران آورده بود و به آنها حقوق هاي كلان مي داد.
در قدس سه شنبه در اخبار ويژه كه اخبار جالب از پايگاه هاي مختلف را مي نويسند و من خيلي آن را دوست دارم، خبري چاپ شده بود كه وقتي رئيس جمهوري و وزير خارجه سنگال خبر بركناري متكي را شنيدند، سر ميز شام به او اخطار دادند؛ از آن جا كه متكي ديگر وزير امور خارجه ايران نيست، تشريفات تدارك ديده شده براي يك وزير خارجه را براي او در نظر نمي گيرند. بدون گارد امنيتي و با يك ماشين غيرتشريفات متكي را به هتل محل اقامتش هدايت كردند.
در اين ميان واشنگتن پست نشريه مهم آمريكايي خبر داده، ايراني ها در منطقه الخضرا يا سبز بغداد كه منطقه اي اعياني است و سفارت آمريكا و كاخهاي دولتي در آن جا قرار دارد، يك بستني فروشي داير كردند كه 22 نوع بستني به مشتري ها عرضه مي كند و اين را نشانه پيشرفت سياست ايران و نفوذ ايران خوانده است.
ما همه نوع سياست شنيده بوديم، جز سياست نفوذ از راه بستني. واشنگتن پست نوشته، بازار فست فود و مرغ سوخاري و همبرگر و پيتزاي آمريكايي در بغداد و ساير شهرهاي عراق از رونق افتاده و ايراني ها بستني فروشي به راه انداختند. در اواخر سلطنت ناصرالدين شاه محمد ريش و اكبر ريش در تهران بستني فروشي راه انداختند، بستني پر ملات و پر از خامه و شيرعالي و شكر و ثعلب بسيار و خوشمزه.
روز پنج شنبه ميرزا رضاي كرماني قاتل ناصرالدين شاه از حضرت عبدالعظيم آمد تهران، گشتي در تهران كوچك آن زمان زد و بعد به دكان برادران ريش رفت و يك پياله بزرگ بستني خورد، روز بعد كه شاه را تير زد، مأموران تامينات از زبان او شنيدند كه روز قبل بستني اكبر ريش را نوبركرده است.
رفتند سراغ آن دو برادر بستني فروش و هر دو را بردند محبس و زير شلاق و آزار و اذيت كه بگوييد فلان فلان شده ها در بستني تان چه ريخته بوديد كه ميرزا رضا تا آن را خورد، جرأت پيدا كرد رفت شاه را كشت. گمان كنم بستني فروشي كه يك يا چند كاسب زرنگ در بغداد افتتاح كرده اند، باز بهانه هايي به دست آمريكايي ها و چاكران محلي آنها خواهد داد.
شايد هم براي بستن بستني فروشي ايراني به شوراي امنيت هم عرض حال بدهند. از اين آمريكايي هاي ساده لوح هرچه بگوييد، برمي آيد. البته مشكل فقط ساده لوحي و حماقت آمريكايي ها نيست، همان چاكران محلي را هم نبايد فراموش كرد و نبايد به دوستي ظاهري شان دلخوش كرد.باز گلي به جمال تركيه و عمان و اردن كه روي دوستي شان مي توان حساب كرد.