تيترآنلاين - مگر مملكت چقدر ليسانسيه تاريخ و جغرافي و علوم سياسي و ادبيات مي خواهد!

داخلی

آرشيو مقاله

سياست داخلي

کد مطلب : 1198

توصيه مطلب

مگر مملكت چقدر ليسانسيه تاريخ و جغرافي و علوم سياسي و ادبيات مي خواهد!

آقاي دكتر احمدي نژاد مملكت ليسانسيه تاريخ و جغرافيا و علوم سياسي و ادبيات مي خواهد. مگر اين علوم به درد كشور نمي خورد؟

تاريخ انتشار: سه شنبه ۴ آبان ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۴۷

نويسنده : خسرو معتضد

مگر مملكت چقدر ليسانسيه تاريخ و جغرافي و علوم سياسي و ادبيات مي خواهد!

تيترآنلاين - هنوز در نشئه و لذت و مزمزه اظهارات اميدواركننده و شيرين و دلپذير آقاي دكتر احمدي نژاد در باب اينكه «همه ايرانيان حق داشتن مسكن تمليكي دارند و آپارتمانها بايد به ويلاي نقلي تبديل شود» بودم و نشئه و تلذذ و خوشحالي ام به شگفتي از اعلام اين بلند نظري هاي باب طبع مردم بود كه و اظهارات بعدي جنابشان كه «مگر مملكت چقدر ليسانسيه تاريخ و جغرافي و علوم سياسي و ادبيات مي خواهد» شاديم را از آن حرفهاي ملس و شيرين به تعجب بدل كرد.

مرغ بلند پرواز حافظه ام اوج گرفت و به سال 1338 يا 1339 پرواز كرد كه نخست وزيري كه تخصصش امراض عفوني بود و پس از چند سال بيكاري و زيج نشيني در خارجه به كشور بازگشت و مديرعامل و رئيس هيأت مديره شركت ملي نفت ايران شد و خود بارها گفته بود من از نفت همين قدر خبر دارم كه مايعي سياه و بويناك است اظهار تعجب كرده بود كه چرا اين قدر دانشجويان رشته هاي قضايي و علوم سياسي زيادند، در حالي كه مملكت فقط مهندس و دكتر مي خواهد.

آقاي دكتر احمدي نژاد مملكت ليسانسيه تاريخ و جغرافيا و علوم سياسي و ادبيات مي خواهد.
نمي دانم چرا ايشان اين سخنان را گفتند؟ مگر اين علوم به درد كشور نمي خورد؟ مگر تاريخدان، جغرافيدان، سياستمدار، شاعر و نويسنده روزنامه نگار را بايد از كشورهاي خارجي استخدام كرد و به كشور آورد؟

باور بفرماييد دير زماني هيچ كس در مملكت فكر يا احساس نمي كرد كشور به محققان علوم انساني، علوم سياسي، علوم اجتماعي، تاريخ، جغرافيا و حتي علوم قضايي و اداري نياز دارد.وقتي بخش عمده اي از كشور را روس و انگليس از ايران جدا كردند و روي بقيه مرزها هم ادعاهايي تراشيدند، مقامهاي وقت كشور در دولت قاجار به فكر افتادند نقشه دقيق كشور را تهيه كنند (قبلاً روسها و انگليسيها تهيه كرده بودند فرانسويها هم در دوران ناپلئون با اعزام هيأت ژانرال گاردان اين كار را كرده بودند، جغرافياي ايران را بدانند، جامعه ايران را بشناسند، زبانهاي ايراني را شناسايي كنند، قوميتهاي ايراني را بشناسند، آداب و سنن، اعتقادات، رسوم را بازشناسي كنند و اگر بيگانه اي ادعا كرد فلان قسمت مملكت متعلق به من است تاريخ آن ناحيه را برابرش بگذارند و بگويند فضولي موقوف!

از قضا براي شناسايي كامل ايران بود كه در زمره اولين دانشجويان ايراني به اروپا داوطلبان رشته تاريخ و جغرافيا مقام خاصي داشتند نقشه هاي ما را سالها اروپايي ها مي كشيدند و ما خبري از كشور خود نداشتيم به هر حال اين رشته ها در كشورهاي صنعتي مانند آمريكا، انگلستان، ايتاليا، فرانسه و آلمان همچنان ارزش و اهميت شامخ خود را دارد. از حدود پانصد استاد ايراني در دانشگاه هاي آمريكا و كانادا شايد نيمي از آنها در علوم انساني و ادبيات، تاريخ و جغرافيا تدريس مي كنند. همچنين علوم اجتماعي، جمعيت شناسي، اديان فلان فرقه اي- كه جعل تاريخ مي كند- وقتي از رو مي روند كه اسناد و مدارك متقن تاريخي را پيش روي مبلغان آن بگذارند.
همين سفري كه آقاي رئيس جمهور به لبنان رفتند صبغه تاريخي و روابط گسترده ايران و لبنان را دارد. اگر به آقاي رئيس جمهور خبر مي دادند يكي از بزرگترين علماي شيعه عصر صفوي شيخ بهاء الدين عاملي از اهالي جبل عامل لبنان بوده بد بود كه در بيانات خود مي گفتند يا اشاره اي به پيشينه طولاني مناسبات ايران و لبنان مي فرمودند؟ بد بود به آقاي رئيس جمهور- زماني كه به ونزوئلا رفته بودند- در گزارشي خبر مي دادند دولت ونزوئلا در سال 1949/1328 براي اولين بار هيأتي سه نفري به ايران فرستاد كه وزير «نفت و امور هيدروكربني» آن كشور در رأس آن هيأت بود و در مورد ملي شدن نفت ايران خط مشي هاي مورد نياز ايراني ها (نه ايراني هاي دولتي، بلكه مليون و مبارزان جنبش ملي شدن صنعت نفت) را در اختيار ما گذاشتند؟

همين اختلاف سر چاه هاي نفت- كه دولت عراق با ما در باختر ايران دارد- اگر سابقه اش معلوم نباشد، تاريخ و جغرافيا و زمين شناسي اش بر ما نامكشوف باشد چگونه خواهيم توانست دعاوي بي اساس همسايه عزيزمان را باطل كنيم؟

مملكت به شاعر، نويسنده و روزنامه نگار نيز نياز دارد «روژه دوليل» فرانسوي با سرود «مارسي يز» تاريخ فرانسه را دگرگون كرد. فردوسي زبان و ادبيات و قوميت و استقلال كشور را تضمين كرد. روزنامه نگاران ايراني نقش مهمي در جنبش مشروطه، جنبش ملي كردن نفت و انقلاب اسلامي ايران داشتند.

جناب آقاي رئيس جمهور! انتظار فرهيختگان علوم انساني از جنابعالي به مراتب بيش از اينها بود.