تيترآنلاين - صفار هرندی: به حال 20 ساله های امروز غبطه می خورم - نسخه قابل چاپ

صفار هرندی: به حال 20 ساله های امروز غبطه می خورم

برنا , 30 مرداد 1389 ساعت 19:28

من آرزو داشتم که بتوانم غفلت های گذشته را جبران کنم. شاید آرزوی نامحققی باشد


تيترآنلاين - دوست داشتیم از بیست سالگی مسوولان بگوییم، به سراغ وزیر سابق فرهنگ ارشاد اسلامی رفتیم. حسین صفار هرندی در تشریح بیست سالگی می گوید: "همیشه بشر به نوعی آرزو می کرد که بتواند به فرصت های سپری شده و از دست رفته برگردد. من هم آرزو داشتم که بتوانم غفلت های گذشته را جبران کنم. شاید آرزوی نامحققی باشد، اما می دانم که این جز با خواست استثنایی خداوند تحقق نخواهد یافت. بهتر است که وقت‌مان را به گونه ای تنظیم کنیم که در زمان حاضر غفلت نکنیم، فرصت ها را از دست ندهیم و به نحو احسن از آن ها استفاده کنیم."

* تولد؟

- شهریور 32.

* در 20 سالگی شما شرایط جامعه چگونه بود؟

- شرایط کاملا نامطلوب و نامیمون بود. به دلیل جو پر اختناق و خفقان آن زمان، اصلا نمی شود به آن دوران فکر کرد. آن دوران ابتدای ورودم به دانشگاه بود. جو سنگین پلیسی حاکم بود که نمی شد راجع به مسایل سیاسی، اجتماعی تبادل افکار و بحث کرد. آرزو نمی کنم آن دوران تکرار شود و به آن دوران برگردم؛ مگر این که بتوان با داشتن تجربیاتی که از آن زمان تا به حال داشته ام به آن دوران بازگشت و از آن تجربیات استفاده کرد.

* فرق 20 ساله های امروزی با زمان شما چیست؟

- من به حال 20 ساله های امروزی غبطه می خورم. جامعه امروز مطابق با دیدگاه جوانان جلو می رود و جوانان می توانند عقاید و نظرات خود را ابراز کنند. در زمان ما، جوان مقهور شرایطی بود که بر اثر آن ها از تصمیم گیری در جامعه باز می ماند. فضای معنوی امروز اصلا با آن دوره قابل قیاس نیست؛ گناهانی در آن دوره بسیار رایج بود، در حالی که امروز چنین نیست. مثلا در ماه مبارک رمضان شادی بهجت گونه ای در جوشش جوانان در مساجد و مراکزی که مردم به خداوند نزدیک تر می شوند، دیده می شود که اصلا با فضای مرگ آلود پیش از انقلاب، قابل قیاس نیست. دلم می خواست در دوره ما هم شرایط به گونه ای بود مانند امروز در دانشگاه ها مراسم اعتکاف برگزار می شد؛ در حالی که این ها، امروز میسر شده است. جوان امروز در برابر قدرت ها می ایستد و به محکمی حرف خود را می زند.

* در آن زمان چه فعالیت هایی داشتید؟

- فعالیت های ما تابع شرایط دانشجویی بود. فعالیت های اجتماعی، حلقه های مطالعاتی، پناه بردن به مسجد (همفکری در مسجد محل) و برنامه هایی که به صورت هدفدار در گوشه هایی از شهر برگزار می شد.

* در مبارزات انقلابی نیز حضور داشتید؟

- وقتی خودم را با کسانی که در خط مقدم این مبارزات قرار گرفته بودند، مقایسه می کنم، خجالت می کشم که فعالیت های سیاسی اجتماعی خانوادگی خودم را به حساب بیاورم و در حالی که هم دوره ای های ما در زندان های ساواک شکنجه می شدند، من مبارزات خودم را مطرح کنم. فقط می توانم به روح های بلندی که در آن زمان ظرفیت بالایی برای تحمل شکنجه های سخت داشتند، درود بفرستم.

* به جبهه رفته اید؟

- به اقتضای وظایفی که به عهده داشته ام از آغاز جنگ همراه این جریان بودم و در حد وظیفه، فعالیت هایی انجام داده ام.

* هنوز هم با دوستان دوران جنگ در ارتباط هستید؟

- بله بسیاری از ایشان جزء مسوولین یا در رده های بالای سپاه و بسیج بوده و هستند و یا در رده های کشوری مسوولیت هایی را پذیرفته اند.

* چرا برای جنگ زمان گذاشتید؟

- این موضوعی که نمی توان در آن خیلی خود را اظهار کرد. کسانی را می بینیم که متواضعانه خود را مدیون می بینند در حالی که کارهای بزرگی کرده اند. من در دوره دفاع مقدس مسوول دفتر سیاسی سپاه بودم و پیوندی ارگانیک میان شغل و کارهای من برقرار بود.

* آیا اطرافیان تان مخالفتی با جبهه رفتن شما نداشتند؟

- خیر، خاستگاه ما در خانواده ای بود که نگاه‌شان ترویج این ارزش ها بود.

* چه سالی وارد دانشگاه شدید؟

- سال 52.

* در چه رشته ای تحصیل کرده اید؟

- ابتدا رشته راه و ساختمان بود و در دوره های بعدی مدیریت دفاعی و استراتژیک.

* عضو کدام تشکل یا گروه دانشجویی بودید؟

- آن زمان تشکل دانشجویی نبود؛ ولی بچه های مسجدی در مساجد جمع می شدند و بچه های غیر مذهبی که عمدتا مارکسیست بودند با خصوصیات ظاهری شناسایی می شدند. عده ای هم بودند که کاری به این مسایل نداشتند و اظهار بی طرفی می کردند.

* چه سالی به خدمت سربازی رفتید؟

- من سربازی نرفته ام؛ چرا که اوایل انقلاب وارد سپاه شدم و این خودش جایگزین خدمت سربازی بود.

* آیا در 20 سالگی به فکر ازدواج بودید؟

- هر کسی ممکن است در آن سنین در جستجوی همراه و همسفر دائمی برای خود باشد؛ ولی من در آن دوره به این موضوع فکر نمی کردم و منتظر تقدیر بودم.

* بالاخره در چه سنی ازدواج کردید؟

- 27 سالگی.

* مهریه همسرتان چقدر بود؟

- 14 سکه.

* خطبه عقدتان را چه کسی خواند؟

- حضرت امام(ره).

* چرا امام خمینی(ره) ابتدا با دخالت روحانیون در سیاست مخالف بودند و سپس موافق شدند؟

- امام (ره) در آن زمان علت این تصمیم را بیان کردند. ایشان فرمودند ابتدا نظر من این نبود که روحانیون دخالتی در امور کشور داشته باشند و باید به امور معنوی جامعه رسیدگی کنند؛ اما بعدها که دیدم ممکن است انحرافاتی در امور مملکت به وجود آید از روحانیون خواستم که در سیاست دخالت داشته باشند.

* روحیه سیاسی 20 ساله های دوره شما با امروز چه تفاوتی دارد؟

- جوانان امروز بهتر و فعال تر از جوان دهه 50 هستند و روحیه شاداب تری دارند. در واقع از همه جهات نسبت به جوان آن زمان برتری دارد.

* رمان مورد علاقه‌تان در جوانی چه بود؟

- بینوایان.

* دیوان شعرا را هم می خواندید؟

- بله می خواندم.

* به کدام شاعر علاقه بیشتری دارید؟

- بیشتر به شعرا معتقدم و دیوان بزرگان عالم شعر (حافظ، سعدی، فردوسی، مولوی) علاقه داشتم. از معاصرین نیز به آقای موسوی گرمارودی علاقه مندم.

* آیا در آن زمان با کامپیوتر آشنایی داشتید؟

- آن زمان کامپیوتر تازه آمده بود و سیستم بزرگ و حجیمی بود که فقط در ادارات استفاده می شد. مثل امروز فراگیر نبود.

* امروز چطور؟

- اگر چه امروز شرایط خیلی فرق کرده، اما من خیلی حرفه ای نیستم و مثل عموم مردم نیازهایم را برطرف می کنم.

* آیا چت هم می کنید؟

- خیر.

* فرزندان تان چت می کنند؟

- می دانم که با کامپیوتر آشنایی دارند اما نشنیده ام که دنبال چت کردن باشند.

* در زمان جوانی موتور سوار می شدید یا ماشین؟

- موتور.

* کلاه کاسکت می گذاشتید؟

- بله، حتی 2 بار هم کلاه عوض کردم.

* اصلا تصادف کرده اید؟

- بله اما خطرناک نبود. البته پیش آمد که کنترل موتور از دستم در برود، اما فقط موتور لطمه دید و آسیبی به خودم نرسید.

* مهم ترین تصادف زندگی تان چه بود؟

- نمی توان ارزیابی کرد؛ ولی برای من ازدواج بود که در سال 60 اتفاق افتاد.

* تا کنون چند چراغ قرمز رد کرده اید؟

- هیچ گاه عامدا عبور نکرده ام و نمی کنم، مخصوصا از آن زمان که امام (ره) تعبیر کردند که قوانین اجتماعی به مثابه حکم شرعی هستند و تخطی از آن ها گناه است.

* چند خط قرمز رد کرده اید؟

- خطوط قرمزی که حقانیتی برای آن ها متصور نبودم، رد کردن شان آسان است؛ اما مهم ترین خط قرمزی که از آن عبور کردیم حرکت در مسیر انقلاب بود و افتخار می کنم که آن خط قرمز را رد کرده ام و آن رژیم پلید را نادیده گرفتیم. مهم این است که خطوط قرمز دارای وجاهت اخلاقی را رد نکنیم، اما گاهی غفلت باعث عبور از این خطوط قرمز می شود و مرتکب گناه می شویم.

* آیا بعد از خط قرمز رنگ دیگری هم هست؟

- می گویند بالاتر از سیاهی رنگی نیست. حتما قرمزتر از قرمز هست اگر در رنگین کمان هستی بنگریم می بینیم که در طیف رنگ ها همیشه درجاتی از یک رنگ دیده می شود.

* چند خبرگزاری خارجی را می شناسید؟

- زیاد هستند. رویترز، فرانس پرس، یونایتد پرس، آسوشیتد پرس، خبرگزاری هند، خبرگزاری روسیه، خبرگزاری های منطقه خاورمیانه و بسیاری دیگر.

* آیا با بی بی سی مصاحبه می کنید؟

- خیر، از زمانی که به عنوان یک قاعده در کشورمان مطرح شد که با رسانه استعمار پیر کسی مصاحبه نکند. برداشت خودم هم این بود که وقتی می توانیم صدای خودمان را از رسانه های داخلی بشنویم، دلیلی ندارد به رسانه های بیگانه متوسل بشویم.

* روزنامه کیهان بهتر بود یا وزارت ارشاد؟

- هر 2 خوب بودند، البته چون حضورم در کیهان طولانی تر بود، انس و الفت بیشتری با آنجا داشتم. وزارت ارشاد فرصتی بود برای خدمت به همه روزنامه ها و رسانه هایی که زیر پوشش وزارتخانه بود. دامنه های خدمت در این دو، بسیار متفاوت از یکدیگر است. با این حال همیشه روزنامه نگاری، معلمی و نویسندگی از کارها و فعالیت های مورد علاقه من بود.

* شغل مورد علاقه تان در 20 سالگی؟

- من قبل از 20 سالگی به فکر شغل آینده ام بودم. "نویسنده شدن" برایم اولویت داشت. در سال های ابتدایی دبیرستان با دوستان صحبت نویسندگی بود. دوستانم همیشه می گفتند که نویسنده می شوی و در این زمینه موفق خواهی شد.

* آرزو می کنید به 20 سالگی برگردید؟

- همیشه بشر به نوعی آرزو می کرد که بتواند به فرصت های سپری شده و از دست رفته برگردد. من هم آرزو داشتم که بتوانم غفلت های گذشته را جبران کنم. شاید آرزوی نامحققی باشد اما می دانم که این جز با خواست استثنایی خداوند تحقق نخواهد یافت. بهتر است که وقت مان را به گونه ای تنظیم کنیم که در زمان حاضر غفلت نکنیم، فرصت ها را از دست ندهیم و به نحو احسن از آن ها استفاده کنیم.

* نظر شما درباره این آدم ها چیست؟

امام خمینی(ره): پالیتلز معصوم زمان ما
حضرت آیت الله خامنه ای: نایب امام زمان(عج)
استاد شهید مطهری: حکیمی که همه چیز را می دانست
شهید آیت الله دکتر بهشتی: نماد یک روحانی آگاه به زمان و مقتدر
شهید دکتر چمران: چریک مسلمان
آیت الله منتظری: ای کاش خانه اش را به روی منافقین و لیبرال ها می بست
هاشمی رفسنجانی: کسی که دل ما برای گذشته های او تنگ شده
سید محمد خاتمی: نماد تجدید نظر طلبی در انقلاب
حداد عادل: نظیر ایشان چهره فرهنگی کم دیده ام
محمود احمدی نژاد: (مکث، می خندد) مردی که خاطرات خوب از او زیاد داریم
میر حسین موسوی: توهم
محسن رضایی: فرمانده خوب دوران دفاع مقدس
حسین شریعتمداری: بخش قابل توجهی از بار تبیین مسائل مهم روزگار ما به عهده اوست.


کد مطلب: 790

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcjfyeazuqeh.sfu.html?790

تيترآنلاين
  http://titronline.ir