تيترآنلاين - نشاندن شاخ‌ یک قوچ کهنسال روی دیوار نباید موجب افتخار و غرور باشد - نسخه قابل چاپ

نشاندن شاخ‌ یک قوچ کهنسال روی دیوار نباید موجب افتخار و غرور باشد

6 اسفند 1390 ساعت 13:22

اخیراً شاهد هستیم که موج کوتاه و سرسختی در حمایت از شکار در ایران عرض اندام کرده است و اقدام به فعالیت و حتی نامه‌نگاری به مقامات کرده‌اند


یک کارشناس محیط زیست با بیان اینکه محیط زیست ایران بیش از گلوله و شکار به حفاظت و حراست نیاز دارد، گفت: دیگر دوران شاهان قاجار سرآمده است که در کوه‌های اطراف تهران روزی 100 شکار می‌زدند بنابراین نشاندن شاخ‌های یک قوچ کهنسال روی دیوار هیچ خانه‌ای نباید موجب افتخار و غرور باشد.

احسان محمدی در گفت‌وگو با فارس با بیان این مطلب اظهار داشت: اخیراً شاهد هستیم که موج کوتاه و سرسختی در حمایت از شکار در ایران عرض اندام کرده است و اقدام به فعالیت و حتی نامه‌نگاری به مقامات کرده‌اند که "آیا حضور فرهیختگان، صاحبان صنایع و صاحب منصبان و مقامات دیگر کشورها که در قالب شکارچی گردشگر وارد کشور می‌شوند را مفید به حال کشور نمی‌دانید؟ آیا نمی‌دانید آنان در پایان سفر به کشورمان تبدیل به سفیران حُسن نیت ایران می شوند"؟

ضابطه‌مند شدن شکار اتفاق خوبی بود که در محیط زیست افتاده است

وی با اشاره به اینکه ضابطه‌مند شدن شکار و ایجاد ظرفیت و تفویض اختیارات به استان‌‌ها در خصوص موضوع شکار اتفاق خوبی است که در سازمان حفاظت محیط زیست افتاده است، ادامه داد: بنده مدافع تام و تمام تصمیمات سازمان حفاظت محیط زیست نیستم، کمااینکه شاهد بودیم برخی از مدیران کل محیط زیست در استان‌ها حتی در روزنامه‌ها در آغاز فصل شکار فراخوان دادند که شکارچیان برای دریافت مجوز شکار به ادارات کل مراجعه کنند و خوشبختانه از سوی معاون محیط طبیعی و تنوع زیستی این سازمان جلوی این اتفاق گرفته شد اما این امر نشان می‌دهد که پیش از این یک وحدت رویه در خصوص موضوع شکار وجود نداشته است و به صورت سنتی از این امر استقبال شده است.

چشم طمع به چند ده دلار شیوخ عربی یا چشم آبی‌ها چه منفعتی دارد؟

محمدی عنوان کرد: هیچکس نمی‌تواند خودش را ایرانی‌تر از پلنگ گلستان یا آهوی دشت موته بداند؛ همه این موجودات قرن‌ها است در این خاک زیسته‌اند و وظیفه ما است که از آنها حفاظت کنیم.

وی ادامه داد: چشم طمع داشتن به چند ده دلار شیوخ عربی یا چشم آبی‌ها و موبورها چه منفعتی دارد؟ آیا یک مشت دلار و ارز به این می‌ارزد که دشنه‌ای گلوی قوچ ایرانی را بشکافد یا صدای نفیر گلوله زیستگاه‌ها را برای سایر جانداران ناامن کند؟ بعضی‌ها گله می‌کنند که قوانین جدید مانع از آن می‌شود که گردشگر خارجی از زیبایی‌های ایران لذت ببرد! بنده معنای این حرف را نمی‌فهمم که حتماً گردشگر خارجی باید با اسلحه و دشنه‌ای که بوی خون می‌دهد از طبیعت ایران لذت ببرد؟

گاهی مجبور می‌شویم ببر سیبری را تحویل بگیریم

محمدی افزود: هنوز عکس شکارچیانی که آخرین نمونه ببر ایرانی را با آن هیبت منحصر به فرد و خیره کننده شکار کردند در دسترس است؛ پوست‌اش هم در پارک پردیسان بسیار پربیننده است. هر ایرانی دلسوزی مقابل آن می‌ایستد سرش را به نشانه افسوس تکان می‌دهد و آرزو می‌کند با معجزه ژنتیک بشود این گونه را احیا کرد تا مجبور نباشیم ببر سیبری را در بسته بندی روسی تحویل بگیریم و بعد از مرگش از تهران تا لندن سوگواره برایش برگزار کنیم!

این کارشناس محیط زیست بیان کرد: محیط زیست ایران بیش از شکار و گلوله به حفاظت و حراست نیاز دارد؛ چطور برخی گمان می‌کنند با شکار و کشتن می‌توان آن را زنده و پویا نگهداشت؟!

افرادی آهوی نگون بخت را با اسلحه‌های خودکار به گلوله می‌بندند

محمدی در ادامه گفت: در باورهای مذهبی هم مقابل شکار مقاومت می‌شود؛ همه ما امام رضا(ع) را ضامن آهو می‌دانیم اما کسانی در همین آب و خاک آهوی نگون بخت را با اسلحه‌های خودکار به گلوله می‌بندند و بند از بندش وا می‌کنند.

بیش از 100 محیط بان در طی این سال‌ها با گلوله شکارچیان شهید شده‌اند

وی تأکید کرد: بیش از 100 محیط بان در طی این سال‌ها با گلوله شکارچیان شهید شده‌اند؛ گناه آنها جز حفاظت از گنجینه‌های طبیعی این مرزو و بوم در مقابل طمع ورزی شکارچیان است؟

محمدی به تاریخچه شکار در ایران اشاره کرد و گفت: اگر زمانی به خاطر باورهای سنتی شکار به نوعی نشانگر مردانگی و شجاعت بود امروزه عرصه‌های بهتری برای نشان دادن این خصلت‌ها در جامعه وجود دارد و نشاندن شاخ‌های یک قوچ کهنسال روی دیوار هیچ خانه‌ای نباید اسباب افتخار و غرور شود؛ چه لذتی در"کُشتن" وجود دارد که آدم‌هایی با هیجان کمین می‌کنند و دست و پا زدن حیوانی را در خاک و خون تماشا می‌کنند و بعد از جا می‌جهند و چاقو از کمر بیرون می‌آورند و گلوی حیوان را می‌برند تا به قول خودشان "راحت‌اش" کنند که زجر نکشد.

نباید کسانی که از آن حفاظت و حراست می‌کنند را تنها بگذاریم

این کارشناس محیط زیست ادامه داد: وسعت مناطق حفاظت شده سازمان حفاظت محیط زیست بیش از چند کشور عربی است اما این مناطق گاه صعب العبور را تنها 4 هزار محیط بان با حداقل امکانات حفاظت می‌کنند پس انتظار اینکه آنها بتوانند پوشش دقیق و کاملی را بر انبوه شکارچیان غیرمجاز داشته باشند منطقی نیست به همین دلیل مقابله با این موضوع عزمی ملی می‌طلبد و نباید کسانی که از آن حفاظت و حراست می‌کنند را تنها بگذاریم.

وی خاطرنشان کرد: هر ایرانی باید خودش را یک حافظ محیط زیست بداند بنابراین طبیعت این کشور و گونه‌هایش متعلق به هیچ نهاد و سازمانی نیست و سکوت و دست روی دست گذاشتن همه ما باعث شده است کسانی حتی تصمیم‌های خوب و منطقی و کارشناسی شده را زیر رگبار کلمات بگیرند.


کد مطلب: 4211

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcj.vexfuqe8vsfzu.html?4211

تيترآنلاين
  http://titronline.ir