تيترآنلاين - ‌عرب‌های ‌خلیج ‌فارس، ‌لیبی ‌را ‌با ‌بحرین ‌عوض ‌کردند - نسخه قابل چاپ

چيستي انقلاب‌هاي عربي در گفتگو با الکساندر شومیلین

‌عرب‌های ‌خلیج ‌فارس، ‌لیبی ‌را ‌با ‌بحرین ‌عوض ‌کردند

ايراس , 19 فروردين 1390 ساعت 12:49

رهبر ‌لیبی ‌اعتقاد ‌دارد ‌که ‌بخش ‌عمده ‌مردم ‌مانند ‌سابق ‌او ‌را ‌دوست ‌دارند. ‌به ‌نظر ‌می‌رسد ‌که ‌سرهنگ ‌ارتباط ‌با ‌واقعیت ‌را ‌از ‌دست ‌داده ...


تحولات شتابان كشورهاي عربي كه از تونس آغاز و هم‌كنون با شدت تمام در ليبي، يمن و بحرين ادامه دارد، نه تنها اين كشورها و منطقة خاورميانه و شمال افريقا را زير تأثير قرار داده، بلكه ساير كشورها را نيز در سطوح مختلف درگير كرده كه از اين جمله مي‌توان به دخالت نظامي ائتلاف غرب در ليبي اشاره كرد. در اين ميان و همچنان كه روندها نشان مي‌دهد، ديدگاه‌هاي مختلفي در باب چيستي اين تحولات، دورنماي آن و چگونگي واكنش به آنها وجود دارد كه در اين خصوص مي‌توان به تفاوت نظرات در روسيه نسبت به ساير كشورها اشاره كرد. روزنامه «تریبونا» چاپ مسكو در همين رابطه و براي بررسي بيشتر اين موضوع گفتگويي را با الکساندر شومیلین، رئیس مرکز تحلیلِ مناقشات خاور‌میانه وابسته به انستیتوی آمریکا و کانادا ترتيب داده كه بخشي از آن در ادامه از نظر مي‌گذرد؛

آقاي شوميلين، چه عاملي باعث بروز ناآرامی‌‌ها و رویارویی اخير در كشورهاي عربي شده است؟
‌سئوال ‌مبنی ‌بر ‌اینکه ‌چرا ‌این ‌حوادث ‌شروع ‌شد، ‌معمولاً ‌معنای ‌دیگری ‌دارد ‌و ‌آن ‌این ‌است ‌که ‌چه ‌کسی ‌پشتیبان ‌این ‌حوادث ‌بوده ‌است؟ ‌به ‌نظر ‌من علت ‌اساسی ‌قیام ‌تونس ‌که ‌سرآغاز ‌این ‌تحولات ‌بود، جنبة ‌سیاسی ‌دارد. ‌بالاخره ‌مردم ‌این ‌کشور ‌و ‌تمام ‌منطقه، ‌به ‌مشکلات ‌اجتماعی ‌و ‌اقتصادی ‌خود ‌عادت ‌داشتند ‌و ‌مقامات ‌حاکم ‌نيز همیشه مي‌دانستند كه چگونه ‌به ‌وسیله ‌تنظیم ‌قیمت‌‌ها ‌و ‌ارائه ‌خدمات ‌اجتماعی ‌از ‌شدت ‌تنش‌ها ‌بکاهند. ‌برای ‌مثال، ‌دولت ‌مصر ‌ده‌ها ‌سال ‌است ‌که قیمت ‌همه ‌مواد غذايي را در اين كشور تنظیم ‌می‌کند. ‌کسی ‌آنجا ‌از ‌گرسنگی ‌نمی‌میرد. ‌برای ‌مثال، ‌در ‌قاهره ‌گاهی ‌گاری‌‌های ‌مخصوصی ‌در ‌کوچه‌‌ها ‌مستقر ‌می‌شوند ‌که ‌آنجا ‌هر ‌شهروند ‌محلی ‌می‌‌تواند ‌غذای ‌رایگان ‌دریافت ‌کند. ‌لذا ‌تنها ‌رشد ‌قیمت های ‌مواد غذايي ‌باعث ‌این ‌ناآرامی‌‌ها ‌نشد. ‌بنابراین، ‌باید ‌مشکلات ‌سیاسی ‌این ‌کشورها ‌را ‌بررسی ‌کرد.
‌در ‌تونس ‌نظام ‌شدید ‌تک‌حزبی ‌وجود ‌داشت. ‌تظاهر ‌به ‌دموکراسی، ‌ممانعت ‌از ‌شرکت ‌مخالفان ‌واقعی ‌در ‌زندگی ‌سیاسی ‌و ‌تعقیب ‌مخالفان، ‌همه ‌باعث ‌نارضایتی ‌شدید ‌شهروندان ‌می‌شد. ‌اعتراضات ‌گسترده ‌مردم ‌نشان ‌داد ‌که ‌رئیس‌‌جمهوری ‌که ‌هیچ ‌وقت ‌عوض ‌نمی‌‌شد، ‌می‌‌تواند به ‌راحتی ‌عوض ‌شود. ‌تونس، ‌کشور ‌کوچکی ‌است ‌که ‌آنجا ‌همه ‌موارد ‌فساد ‌مالی ‌به ‌خوبی ‌دیده ‌می‌شود و ‌نمی‌‌توان ‌چیزی را ‌پنهان ‌کرد. در اين كشور انفجار ‌اجتماعی ‌در ‌سطح ‌طبقه ‌متوسط ‌شروع ‌شد و ‌بعد ‌از ‌آن ‌اقشار ‌دیگر ‌نیز ‌به ‌این ‌روند ‌پیوستند. ‌ولی ‌فقیرترین ‌اقشار ‌جامعه ‌در ‌این ‌حوادث ‌چندان ‌فعال ‌نبودند. ‌اسلام‌‌گرایانی ‌که ‌اغلب از آنها به عنوان عوامل انقلاب ياد ‌می‌‌شوند، ‌کنار ‌رفته ‌بودند، ‌لذا ‌انقلاب در اين كشور ‌یک ‌انفجار ‌داخلی ‌بود ‌که ‌نه ‌تمام ‌رژیم، ‌بلکه ‌رئیس‌‌جمهور ‌وابسته ‌به ‌آمریکا، ‌اروپا ‌و ‌قبل ‌از ‌همه به ‌فرانسه ‌را ‌سرنگون ‌کرد.
‌در ‌مصر ‌همین ‌وضع ‌پیش ‌آمد؟
‌مصر ‌را ‌باید ‌به ‌صورت ‌جداگانه ‌بررسی ‌کرد. ‌این ‌کشور، ‌تکیه‌گاه ‌تمام ‌ساختار ‌رژیم‌‌های ‌معتدل ‌عربی ‌منطقه ‌و ‌اساس ‌مکانیزم ‌مناسبات ‌صلح‌آمیز ‌با ‌اسراییل ‌است. ‌به ‌همین ‌علت ‌تحولات ‌مصر ‌توجه ‌خاصی ‌را ‌ایجاب ‌می ‌کند. ‌

‌آیا ‌رژیم‌‌های ‌سلطنتی میانه ‌با ‌خطر ‌واقعی ‌روبرو خواهند شد؟
‌به ‌مردم ‌کشورهای ‌عربی ‌طی ‌مدت ‌زیادی ‌تلقین ‌می‌کردند ‌که ‌پادشاهان ‌اردن، ‌مراکش ‌و ‌عربستان ‌سعودی ‌از ‌خانواده ‌حضرت ‌محمد ‌(ص) ‌هستند و ‌کمتر ‌کسی ‌جرأت ‌می‌کند ‌علیه ‌چنین ‌رهبرانی قيام ‌کند. ‌برای ‌مثال، ‌تظاهر‌کنندگان ‌اردن ‌خواهان ‌سرنگونی ‌خانواده ‌سلطنتی ‌نشده ‌و ‌فقط ‌بر ‌عوض ‌کردن ‌دولت ‌و ‌اصلاحات ‌اجتماعی ‌و ‌سیاسی ‌تأکید مي‌نمايند. ‌همین ‌امر ‌به ‌اندازه ‌کمتر ‌در مراكش نيز ‌مشاهده ‌می‌شود. ‌یعنی ‌تغییرات ‌بدون ‌سرنگونی ‌پادشاه. طی ‌مدتی ‌قیام‌‌کنندگان ‌بحرین ‌نیز ‌به ‌این ‌شعار ‌پایبند ‌بودند، ‌ولی ‌بحرین ‌کشور ‌کم‌نظیری ‌است، ‌زیرا ‌آنجا ‌نیروهای ‌خارجی ‌حضور آشكاري ‌دارند و ‌انتقلابيون نيز با ‌کشور ‌همسایه ‌(ایران) ‌ارتباط ‌دارند. ‌هرچند شیعیان ‌75 و ‌سنی‌ها ‌25 درصد ‌جمعیت اين كشور ‌را ‌تشکیل ‌می‌دهند، اما ‌سنی‌‌ها ‌در بحري حکومت ‌را در دست دارند. ‌به ‌همین ‌علت ‌مقامات ‌ایران ‌مدت‌هاست ‌که ‌نسبت ‌به ‌این ‌کشور توجه زيادي ‌از ‌خود ‌نشان ‌داده ‌و بر آن هستند تا ‌بحرین ‌را به ‌مدار ‌نفوذ ‌خود ‌جلب ‌کنند. ‌همین ‌امر ‌باعث ‌واکنش ‌شدید ‌تهران ‌به ‌ورود ‌نیروهای زير ‌سرپرستی ‌شورای ‌همکاری ‌کشورهای ‌عربی ‌حاشیه ‌خلیج ‌فارس به بحرين ‌شد.
ایران ‌تلاش ‌می‌کند ‌از ‌موج ‌انقلاب‌های ‌عربی ‌به ‌نفع ‌خود ‌استفاده ‌کند. ‌رهبران ‌ایران ‌قبل ‌از ‌همه ‌برای ‌سرنگونی ‌حسنی ‌مبارک ‌در ‌مصر ‌کف ‌می‌‌زنند، ‌زیرا ‌مصر ‌حریف ‌سنتی ‌جمهوری ‌اسلامی ‌ایران ‌در ‌بخش ‌عربی ‌خاور‌میانه ‌بوده ‌است. در سوي ديگر، ‌بحرین، ‌نقطه ‌بسیار ‌حساس ‌دولت‌های ‌خلیج ‌فارس ‌است ‌و ‌آن‌ها ‌نمی‌‌توانند ‌اجازه ‌دهند ‌که ‌ایران ‌با ‌تلاش‌‌های ‌هدفدار ‌خود ‌سابقه ‌بر ‌هم ‌زدن ‌اتحادیه ‌پادشاهی‌‌های ‌نفتی ‌عربی ‌را ‌ایجاد ‌کند. ‌آن‌ها ‌به ‌تهران ‌علامت ‌فرستادند ‌که ‌همه ‌دست‌درازی‌‌های ‌آن ‌به ‌شدت و ‌از ‌جمله ‌با ‌استفاده ‌از ‌نیروهای ‌مسلح ‌خارجی ‌و ‌حتی ‌نیروهای ‌آمریکایی ‌دفع ‌خواهد ‌شد. ‌بعضی ‌تحلیل‌گران ‌به ‌این ‌نقطه‌‌نظر ‌متمایل ‌هستند ‌که ‌عرب‌های ‌خلیج ‌فارس، ‌لیبی ‌را ‌با ‌بحرین ‌عوض ‌کردند ‌یعنی در ‌عوض ‌ورود ‌نیروهای ‌عربستان ‌سعودی ‌به ‌بحرین، ‌به ‌کشورهای ‌غرب ‌اجازه ‌دادند ‌به ‌مواضع ‌قذافی ‌حملات ‌هوایی ‌انجام ‌دهند، ‌ولی ‌واقعیت ‌این ‌است ‌که ‌پادشاهان ‌نفتی ‌عربی ‌به ‌اندازه ‌رهبران ‌کشورهای ‌غرب ‌از ‌قذافی ‌متنفرند. ‌

قذافی ‌طی ‌مصاحبه‌اي ‌با ‌یکی ‌از ‌شبکه‌‌های ‌تلویزیونی ‌روسیه ‌اظهار ‌داشت ‌که ‌از ‌این پس ‌کشور ‌او ‌به ‌سوی ‌هند، ‌روسیه ‌و ‌چین معطوف ‌خواهد ‌شد. ‌آیا ‌این ‌بازی ‌آنی ‌سیاسی ‌برای ‌گمراه ‌کردن ‌دو ‌عضو ‌دائم ‌شورای ‌امنیت و یا ‌تصمیمي ‌سنجیده ‌و قاطع است؟
قذافی در شرايط فقدان ‌انتخاب ‌دیگر، ‌تنها ‌گزینه ‌موجود ‌را ‌انتخاب ‌كرده است. ‌آنچه ‌که ‌در ‌لیبی ‌رخ ‌داد، ‌برای ‌سرهنگ حالت ‌ناگهانی داشته ‌است. ‌اروپا ‌و ‌ایالات ‌متحده ‌او ‌را ‌محکوم ‌و ‌طرد ‌کردند ‌و ‌او ‌به ‌کشورهای ‌»مردد» ‌چشم ‌دوخته ‌است. در سوي ديگر، ‌روسیه ‌طی ‌ده‌ها ‌سال ‌از ‌شیوه ‌ویژه ‌روابط ‌با ‌قذافی ‌برخوردار ‌بوده است. ‌از ‌یک طرف، ‌مسکو ‌با ‌قطعنامه‌‌های بين‌المللي ‌علیه ‌قذافی ‌موافقت ‌می‌کرد، ‌ولی ‌از ‌سوی ‌دیگر، ‌شریک ‌مطمئن ‌او ‌بود. اگر ‌قذافی ‌روی ‌کار ‌بماند، ‌جنبه ‌اقتصادی ‌روابط ‌او ‌با ‌روسیه ‌می‌‌تواند مجدداً ‌فعال ‌شود. ‌سرهنگ ‌عدم ‌وتوی ‌قطعنامه ‌1973 ‌را ‌به ‌روسیه ‌خواهد ‌بخشید، ‌زیرا ‌چاره ‌دیگری ‌ندارد.

در ‌شرایطی ‌که ‌نیروهای ‌ائتلافی ‌به ‌بمباران ‌لیبی دست زده و اين روند را ادامه مي‌دهند، ‌آیا ‌قذافی ‌می‌تواند حكومت ‌خود ‌را ‌بر ‌اين کشور ‌احیا ‌كند؟
‌احتمال ‌موفقیت ‌او ‌ضعیف ‌است، اما ‌بعید ‌نیست. ‌رهبر ‌لیبی ‌اعتقاد ‌دارد ‌که ‌بخش ‌عمده ‌مردم ‌مانند ‌سابق ‌او ‌را ‌دوست ‌دارند. ‌او ‌معتقد ‌است ‌كه ‌با ‌یک ‌مشت ‌اشرار ‌طرف ‌است ‌که ‌باید ‌به ‌هر ‌وسیله ‌ممکن ‌به موجوديت ‌آنها ‌پایان ‌دهد. ‌به ‌نظر ‌می‌رسد ‌که ‌سرهنگ ‌ارتباط ‌با ‌واقعیت ‌را ‌از ‌دست ‌داده، ‌ولی ‌بعضی ‌اطرافیان ‌او ‌حتماً‌ دنبال ‌راه ‌حل ‌مناسبی خواهند بود. ‌آن‌ها ‌حاضر ‌نیستند ‌در ‌راه ‌قذافی ‌جان ‌خود ‌را ‌از ‌دست ‌دهند. ‌همچنین آنها به د‌نبال ‌راه‌كار‌‌هایي براي ‌استفاده ‌از ‌ثروت‌‌های ‌لیبی ‌در ‌بانک‌‌های ‌خارجی نيز خواهند بود. ‌

‌واشنگتن ‌در ‌این ‌حوادث ‌چه ‌نقشی ‌دارد؟
‌ظاهراً ‌حوادث ‌تونس ‌و ‌مصر، ‌دولت ‌باراك ‌اوباما ‌را ‌غافل‌گیر ‌کرده بود و ‌واکنش‌هاي ‌ضد ‌و ‌نقیض دولت‌مردان ‌اوباما ‌به ‌حوادث ‌مصر مؤيدي بر اين مدعا است. هم‌اكنون ‌هدف ‌اصلی ‌واشنگتن، ‌جلوگیری ‌از ‌بروز ‌تکان‌های ‌شدید ‌اجتماعی ‌و ‌سیاسی ‌جدید ‌در ‌مصر ‌است، چرا مصر، ‌کشوري ‌کلیدی ‌در منطقه ‌است. در صورت تحقق اين مسئله، ‌ایران ‌فعال‌تر ‌شده ‌و ‌سعی ‌می‌کند ‌بعد ‌از ‌سقوط ‌رژیم‌های ‌«ضد‌‌ایرانی»، ‌نفوذ ‌خود ‌را ‌در ‌منطقه ‌توسعه ‌دهد ‌و ‌انرژی ‌عرب‌های ‌قیام‌کننده ‌را ‌علیه ‌اسراییل ‌هدایت ‌کند. ‌توقیف کاروان‌‌های ‌تسلیحات ‌ایران ‌که ‌از ‌راه ‌دریایی ‌از ‌سوریه ‌به ‌مصر ‌و ‌از ‌راه ‌زمینی ‌از ‌سودان ‌به ‌مصر ‌حرکت ‌می‌کردند، ‌مصداق ‌این ‌ادعاست. ‌این سلاح‌ها ‌بایستی ‌از ‌خاک ‌مصر ‌به ‌غزه ‌برای ‌حماس ‌منتقل مي‌شدند ‌که در صورت تحقق آن ‌محاصره ‌غزه ‌توسط ‌مصر ناكام مي‌ماند. ‌دولت ايران ‌در صدد ‌است ‌بهار ‌عربی ‌را ‌به ‌«تابستان ‌داغ» ‌تبدیل ‌كند ‌و ‌به ‌همین ‌علت ‌به ‌اقمار ‌خود ‌از ‌حماس ‌و ‌حزب‌ا... ‌اسلحه ‌فراوانی ‌منتقل ‌می‌‌كند و ‌این ‌وضع ‌برای ‌آمریکا ‌دشوار ‌است. ‌دولت ‌ایالات ‌متحده ‌سعی ‌می‌کند ‌ساختار ‌روابط ‌صلح‌آميز بین ‌عرب‌ها ‌و ‌اسراییلی‌ها ‌را ‌از ‌یک ‌سو ‌حفظ كرده ‌و ‌از ‌سوی ‌دیگر ‌با ‌توسعه‌طلبی‌‌های ‌ایران ‌مقابله ‌کند. ‌

‌آیا ‌فکر ‌می‌کنید ‌که ‌نیکلا ‌سارکوزی ‌واقعاً ‌از ‌قذافی ‌برای ‌مبارزه ‌انتخاباتی ‌پول ‌گرفته ‌بود؟
گزارش‌هاي رسانه‌ها ‌نشان ‌می‌‌دهد ‌که ‌«چنین ‌چیزی ‌بعید ‌نیست»، اما ‌اثبات ‌این ‌ادعا ‌در ‌شرایط ‌جاری ‌دشوار ‌است، ‌زیرا ‌خانواده ‌قذافی ‌که ‌به ‌بن‌بست ‌افتاده، ‌می‌‌تواند ‌در ‌چارچوب ‌جنگ ‌اطلاعاتی ‌به ‌هر فردي ‌تهمت ‌بزند. ‌معمولاً ‌نه ‌خود حکام ‌عربی، ‌بلکه ‌افراد ‌مورد ‌اعتماد ‌آن‌ها ‌با ‌سیاستمداران ‌اروپایی ‌روابط غيرقانوني ‌مالی ‌برقرار ‌می‌کرده‌اند. ‌عایشه، ‌دختر ‌معمر ‌قذافی در سال‌های ابتدايي دهة 2000 از طریق لیلی طرابلسی، همسر رئیس جمهور تونس بعضی سیاستمداران اروپایی را جهت رفع تحریم‌‌ها از لیبی زير تاثیر قرار داده بود. فکر نمی‌کنم دلایل مستندي و قابل اعتمادي در اين زمينه وجود داشته باشد، اما در این منطقه سیستم گسترده روابط مبتنی بر فساد مالی وجود دارد و لذا، بروز چنين تحولاتي دور از انتظار نيست.


کد مطلب: 2202

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdch.vnit23niiftd2.html?2202

تيترآنلاين
  http://titronline.ir