تيترآنلاين - تب تحصيل در بي اعتبارترين دانشگاه هاي جهان - نسخه قابل چاپ

تب تحصيل در بي اعتبارترين دانشگاه هاي جهان

8 اسفند 1388 ساعت 9:36

تعداد زيادي از افرادي که براي تحصيل به خارج از کشور مي روند، نتوانسته اند در رشته هاي دلخواه خود در داخل کشور پذيرفته شوند و برخي از آنها نيز با اجبار خانواده به خارج رفته اند


تب تحصيل در کشورهاي خارجي به ويژه در سالهاي گذشته به شدت گريبان دانشجويان ايراني را گرفته؛ تبي که دمايش سال به سال بالاتر مي شود و انگيزه تحصيل براي جواناني که حتي در کشور مدرک کارشناسي ندارند را افزايش داده است. 
اينکه اين دانشگاه ها در کدام کشور قرار دارند يا از چه ميزان اعتباري برخوردار هستند، چندان مورد توجه نيست. آمار سالانه خروج دانشجويان از کشور، حکايت از آن دارد که هدف اول و آخر اين افراد خروج از کشور است. در سالهاي گذشته با توجه به شرايط نسبتاً سختگيرانه برخي دانشگاه هاي معتبر خارجي، ميزان گرايش دانشجويان ايراني به سمت دانشگاه هاي بي کيفيت آن هم در کشورهايي که شرايط براي زندگي در آنها نيز چندان قابل توجه نيست، با اين اميد که مي تواند پس از پايان دوره تحصيل، شايد به کشور ديگري مهاجرت کرد، افزايش يافته است. 

در اين بين خانواده هاي زيادي نيز هستند که آرزو دارند فرزندانشان در خارج از ايران تحصيل کنند و برخلاف ميل فرزندانشان، آنها را راهي ديار غربت و وادار به تحصيل در رشته هايي چون پزشکي و دندان پزشکي يا شاخه هاي مختلف مهندسي مي کنند بدون اينکه به استعدادها و علاقه مندي فرزندانشان توجه کنند.
دکتر محمد سالم، جامعه شناس و متخصص امور جوانان در اين رابطه مي گويد: تب تحصيل در خارج کشور چند سالي است که در کشور فراگير شده و با وجود ظرفيتهاي مناسب دانشگاه ها و افزايش دو برابري ظرفيت برخي از رشته ها در داخل کشور، ظرفيت پذيرش دانشگاه هاي داخل کشور هنوز جوابگوي علاقه و اشتياق جوانان ايراني به تحصيل نيست.
وي معتقد است: قبول نشدن در رشته هاي دلخواه در داخل کشور و اصرار خانواده ها نقش بسيار مهمي در مهاجرت جوانان ايفا مي کنند.
وي مي گويد: تعداد زيادي از افرادي که براي تحصيل به خارج از کشور مي روند، نتوانسته اند در رشته هاي دلخواه خود در داخل کشور پذيرفته شوند و برخي از آنها نيز با اجبار خانواده به خارج رفته اند و برخي نيز در دانشگاه هاي داخلي پذيرفته شده اند اما باز هم به اجبار خانواده مبني بر تحصيل در رشته هاي خاصي از جمله پزشکي و دندانپزشکي به خارج از کشور مي روند که اين مسأله ناشي از بار رواني است که جامعه و خانواده بر آنها وارد مي کند و در واقع در بسياري از موارد خروج جوان از کشور براي فرار از مشکلاتي است که در خانواده و جامعه وجود دارد و او احساس مي کند نمي تواند در ايران، انتظارات خانواده اش را برآورده کند.
اتفاقي که افتاده، اين است که متأسفانه اکثريت اين گروه از داوطلبان تحصيل براي پايين نگه داشتن هزينه تحصيل خود در خارج از کشور به دانشگاه هايي مي روند که هزينه کمتري داشته باشد و از سوي ديگر در کشورهايي واقع شده باشد که هزينه زندگي در آنها کمتر است. طبعاً اين دانشگاه ها از کيفيت کمتري برخوردار هستند و هيچ جايي نيز در رتبه بنديهاي دانشگاه هاي دنيا ندارند.

مشکلات يکي دو تا نيست!
تحصيل در دانشگاه هاي فاقد اعتبار اما همه ماجرا نيست. بسياري از جوانان به خصوص آنها که در سن پايين تر و با مدرک تحصيلي زير کارشناسي به اميد تحصيل و پيشرفت از ايران خارج مي شوند و وضعيت مالي خوبي هم ندارند با مشکلات فراواني مواجه مي شوند. عواملي چون: مشکلات اقتصادي، زندگي در محلات فقيرنشين، نداشتن شغل مناسب، ندانستن زبان و... باعث مي شود اين جوانان جذب باندهاي غيرقانوني و خلاف شوند و عملاً از تحصيل دست بردارند.
در تحقيقاتي که در سال 85 وزارت دادگستري هلند و دانشگاه روتردام درباره ريشه ها و عواملي که موجب اعمال خلاف بين جوانان خارجي مي شود انجام داد، مشخص شود که بيش از 5 درصد جوانان ايراني ساکن هلند از سن 17 تا 24 سال مشغول کارهاي خلاف هستند و بيشترين دليل ارتکاب جرم آنها بيکاري و دسترسي نداشتن به محيط کار و فقدان ارتباط با جامعه هلندي ذکر شده است.
مشکل ديگر خروج افراد تحصيل کرده در مقطع کارشناسي، کارشناسي ارشد و دکترا از کشور است. بسياري از اين افراد براي به دست آوردن موقعيت شغلي بهتر و نيز گاهي به بهانه تحصيل در مقاطع بالاتر و گرفتن تخصص، کشور را ترک مي کنند.
از آن گروهي که با هزينه شخصي و به طور مستقيم براي خروج از کشور اقدام مي کنند که بگذريم، گروه ديگري هستند که از طريق وزارت علوم براي تحصيل در خارج از کشور بورسيه مي شوند؛ هر چند براساس توافقهايي هزينه تحصيل اين افراد از ابتدا برعهده وزارت علوم و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي است اما با اين حال آمارهاي منتشر شده نشان از رسوب تعداد قابل توجهي از اين افراد در کشورهاي خارجي دارد.
غلامرضا حسن زاده، رئيس مرکز خدمات آموزشي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي درباره رسوب ميزان دانشجويان بورسيه ايراني مي گويد: رسوب دانشجويان بورسيه در کشورهاي مختلف، متفاوت بوده و در کشورهايي مانند کانادا و آمريکا اين ميزان رسوب حدود 80 درصد است و در برخي ديگر از کشورها از جمله فرانسه و آلمان حدود يک درصد است.
وي معتقد است که ميزان استنکاف از بازگشت به کشور در دانشجويان بورسيه به ميزان مهاجرپذيري آن کشورها ارتباط دارد.
حسن زاده با اشاره به شمار دانشجويان ايراني غيربورسيه خارج از کشور مي گويد: براساس آمارهاي غيررسمي حدود 55 هزار دانشجوي ايراني در خارج از کشور هستند که از اين ميان 12 هزار دانشجو در گروه علوم پزشکي تحصيل مي کنند.
حسن زاده دلايل بازنگشتن بعضي از دانشجويان ايراني به کشور را چنين مي داند: بسياري از دانشجويان به دليل قابل ارزشيابي نبودن مدارک و شرايط غيرقابل قبول تحصيلي به کشور باز نمي گردند. جاذبه هاي خاص کشورها و ازدواج هم باعث ماندگاري دانشجويان ايراني در خارج از کشور مي شود.
به گفته او، کمتر از پنج درصد افرادي که به کشور بازمي گردند در زمينه ارزشيابي مدارک تحصيلي خود با مشکل مواجه مي شوند که اين موضوع هم به دليل تحصيل در دانشگاه هاي بي کيفيت است.


کد مطلب: 111

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcgrq9q4ak9q.pra.html?111

تيترآنلاين
  http://titronline.ir