تيترآنلاين - اقتصاد و سياست، هنر نيست که با خيال راه به جايي ببرد - نسخه قابل چاپ

اقتصاد و سياست، هنر نيست که با خيال راه به جايي ببرد

منصور فرزامي

مردم سالاري , 20 فروردين 1391 ساعت 10:59

در سالي که به توليد و سرمايه ملي تاکيد مي شود ورود گندم هندي و برنج هندي و . . . چه معنا دارد؟ مگر در گندم به خودکفايي نرسيده بوديم؟


اين روزها، همه دنيا بر ما داعيه دارند، همه برخاسته اند تا ما را بر زمين بکوبند. استکبار جهان‌خوار، همه نيروهاي خود را عليه ما بسيج کرده، همسايگان ريز و درشت ما هم شمشيرها را از رو بسته‌اند. کشورهاي شرقي هم مثل ديگر کشورها به منافع خود مي انديشند و اگر اقتضا کند، سود خود را با غرب گره مي‌زنند. در سياست و اقتصاد، کسي به اخلاق نمي‌انديشد. ترکيه، ديروز نان مهماني ما را خورد و امروز دست در دست استعمار جهاني، نفت ليبي را جايگزين نفت ما مي کند و سپر موشکي اش مثل سپر موشکي آينده نزديک شيخ نشين هاي سراسر وابسته خليج فارس، دغدغه آفرين ماست.

از ديگر سو، هر روز که مي‌گذرد به زمان تحريم هاي اروپا بيشتر نزديک مي‌شويم. هر روز خبرهاي ناخوشي به گوش ما مي‌رسد. ديگر کسي در مراودات اقتصادي با ما خطر نمي‌کند. آمريکاي لاتين مثل اروپاي شرقي و آمريکاي شمالي همسان با اروپاي غربي همه آبشان در يک جوي مي‌رود. حکايت دو گوساله است! اگر آن يکي نخواست که آسيبي برساند براي آن است که نتوانست. بايد از خوش خيالي اقتصادي و سياسي دست برداريم. غفلت در اقتصاد و خطا در سياست پيامدي غير قابل جبران خواهد داشت و اين ملت و نسل آينده است که بايد هزينه سنگين آن را بپردازد. هرگز به غير و دشمن گمان نيک نبريم. با سقوط ارزش ريال در برابر ارزهاي خارجي خروج سرمايه هاي ماست که در کنار سرمايه هاي انساني در سفره غرب و شرق مي نشيند. گراني بيداد مي کند و در اين آشفته بازار لحظه اي، هرکس، هرگونه که خواست عمل مي کند و از پند و هشدار بشير نذير هم کاري ساخته نيست! اقتصاد و سياست، هنر نيست که با خيال راه به جايي ببرد. ديگر زمان آزمون و خطا گذشته است. اقتصاد نفتي ، کارساز نيست.

ساختارهاي اقتصادي ما نياز با بازسازي علمي دارد. هيچ ضرورتي ندارد که کالاي غير ضرور و کالايي که مشابه آن در داخل توليد مي شود، وارد کشور شود.اين هنر نيست که نفت بفروشيم و جنس وارد کنيم. اين تفکر اقتصادي لايق فرهنگ ما و متعلق به دنياي امروز نيست، تفکر بازاري است ! در سالي که به توليد و سرمايه ملي تاکيد مي شود ورود گندم هندي و برنج هندي و . . . چه معنا دارد؟ مگر در گندم به خودکفايي نرسيده بوديم؟ بر سر توليد و صنعت چه آمده است؟ به خدا که اين‌ها سياه نمايي نيست، بيان گوشه‌هايي از حقايق دردآور است. اقتصاد دولتي و شبه دولتي بايد به اقتصاد خصوصي حقيقي سپرده شود و قانوني براي حفظ سرمايه‌هاي بخش خصوصي تدوين گردد. مردم عزيز ما هم بايدبراي فردايي بهتر، از اقتصاد مصرفي و رفاهي دست بردارند. مشکل، در بحران توليد و صنعت است. در سال گذشته با اجراي قانون هدفمندي يارانه‌ها بيش از هزار و دويست واحد توليدي تعطيل و بيش از هشتاد هزار نفر بيکار شده‌اند. همه هشدار مي‌دهند و تقاضا دارند که برابر قانون، يارانه‌ها به توليد پرداخت شود. مي‌گويند که مرحله اول چه گلي به سر ما زده است که بخواهيم به اجراي مرحله دوم بپردازيم. شعار امسال را ملحوظ نظر قرار دهيد. سرمايه‌ها و ذخاير مادي و معنوي و انساني اين کشور را براي نسلهاي آينده حفظ کنيد. ما حق نداريم سرمايه آيندگان را امروز خرج کنيم فقط براي اين که روي «حرف» خود بايستيم.

بعيد است که گراني و تعطيل شدن لحظه به لحظه توليد و صنعت کشاورزي و. . . را نديده باشيد. آيا مطلوب انقلاب و آن همه ايثار و آن همه خون دل خوردن ها همين است که به جاي واقع بيني به طنز بپردازيم و قدرت خود را به رخ هم بکشيم. آيا به توصيه همکاري صميمانه عمل کرده‌ايم؟ آيا زمان رجوع به عقلانيت و منطق فرا نرسيده است؟ هيچ‌کس و هيچ عقل سليمي از ما نمي‌خواهد که مطيع و منقاد هم باشيم. مردم به ما راي داده‌اند که پاسدار ارزش‌هاي قومي و اعتقادي و فرهنگي خود باشيم. ما را برگزيده‌اند و بر کرسي نشانده‌اند که با اطاعت از قانون و عمل کيفي و عقلاني و منطقي خود حل مشکل کنيم. ما را برنکشيده‌اند که مشکلي بر مشکلات روزافزون جامعه بيفزاييم و مدام تنش ايجاد کنيم و تن مردم را بلرزانيم.

صحن قواي سه گانه ما که ميدان زورآزمايي و نمود پهلواني نيست عرصه تعامل و هم‌انديشي و ارائه راهکارهاي قانوني و کارساز و راهگشاست. در انتصابات لازم است که حساسيت‌هاي جامعه را در نظر بگيريم. سياستمدار کسي است که براي معضلات موجود جامعه، ارائه تدبير کند. آن که معضلي بر معضل مي‌افزايد، اهل تدبير نيست. آن که پند مشفقان را نمي‌شنود، پيرو هواي نفس خويش است.

بگذاريم که نام نيکمان در تاريخ و در اذهان مردم بماند. نگارنده باز هم بر اين باور است که وحدت همه نيروهاي فکري و سياسي و تعامل منطقي با يکديگر و هشياري و نظر آگاهانه به همه جوانب ، ما را از دام مهلکي که استکبار گسترده رهايي خواهد بخشيد به شرط آن که منافع ملي خود را بشناسيم و آن بر منافع شخصي و گروهي ترجيح دهيم.


کد مطلب: 4470

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcg.u9trak9tzpr4a.html?4470

تيترآنلاين
  http://titronline.ir