تيترآنلاين - پايتختي کتاب جهان، امکاني دست‌نيافتني براي تهران - نسخه قابل چاپ

پايتختي کتاب جهان، امکاني دست‌نيافتني براي تهران

24 خرداد 1390 ساعت 16:05

نه تعداد قابل توجهي کتابخانه و کتاب‌فروشي در اين شهر وجود دارد و نه سرانه مطالعه به ميزان قابل قبولي رسيده است. شمارگان کتاب‌هاي منتشر شده، گواه اين مدعاست


يونسکو هر سال شهري را به‌عنوان پايتخت کتاب جهان انتخاب مي‌کند. مـيـزان كـتـاب خواني، تعداد کتاب خانه‌ها و کتاب فروشي ها و زيرساخت‌هاي نشر و توليد كتاب از جمله شاخص هايي است که براي برگزيده شدن به عنوان پايتخت کتاب جهان مورد توجه قرار مي گيرد. سازمان‌ها و نهادهاي فرهنگي از جمله سازمان فرهنگي- هنري شهرداري تهران مي‌کوشند تا اين شهر، پايتخت جهااني کتاب شود اما با وجود تمرکز کتاب‌فروشي‌ها و ناشران فعال در تهران، باز هم اين شهر هيچ يک از شاخص هاي لازم براي برگزيده شدن را ندارد.

به گزارش خبرگزاري ميراث فرهنگي آمار رسمي نشان مي دهد تهران، حتي اگر بخواهد هم نمي‌تواند پايتخت کتاب جهان باشد. نه تعداد قابل توجهي کتابخانه و کتاب‌فروشي در اين شهر وجود دارد و نه سرانه مطالعه به ميزان قابل قبولي رسيده است. شمارگان کتاب‌هاي منتشر شده، گواه اين مدعاست.

ارديبهشت ماه سال 87، رئيس کتابخانه ملي سرانه‌ کتاب‌خواني در ايران را شش دقيقه در شبانه روز اعلام کرد و گفت حدود دو سوم اين ميزان به مطالعه‌ کتاب‌هاي درسي مربوط مي‌شود. اعلام اين آمار در آستانه برگزاري بيست و يکمين نمايشگاه کتاب تهران سر و صداي فراواني برپا کرد. برخي از مسئولان فرهنگي با نادرست خواندن اين ارقام مدعي شدند هنوز آمار دقيقي در اين زمينه وجود ندارد. وزير ارشاد وقت، محمد حسين صفارهرندي با انتقاد از کساني که سرانه مطالعه را سه يا شش دقيقه اعلام کرده‌اند گفت: «اخيراً نهاد کتاب خانه‌هاي عمومي، پژوهشي انجام داده و به رقم 18دقيقه‌اي براي هر ايراني رسيده است.»

تعداد کتاب‌فروشي‌ها و کتاب‌خانه‌ها، يکي ديگر از عواملي است که از سوي يونسکو براي انتخاب يک شهر به عنوان پايتخت فرهنگي مورد توجه قرار مي‌گيرد. اين در حالي است که مطابق آمار منتشره از سوي وزارت ارشاد، کمتر از سه هزار کتاب‌فروشي درسراسر ايران وجود دارد که بيش از 75 درصد آن در تهران متمرکز هستند و نه شهرستان‌ها. حالا چگونه مي‌توان انتظار داشت تهران به عنوان پايتخت کتاب برگزيده شود؟!

فريده خلعت‌بري، مدير انتشارات شباويز، هم به تعداد کم کتاب‌خانه‌ها اشاره مي‌کند و هم فقر محتوايي آن و مي‌گويد: در همه جاي دنيا، وقتي کتابي منتشر مي‌شود، تعدادي از آن را خريداري کرده و در اختيار کتاب‌خانه‌ها مي‌گذارند اما در ايران، چنين چيزي معنا ندارد. از يک‌سو، تعداد کتاب‌خانه‌ها بسيار کم است از سوي ديگر، کتاب‌خانه‌هاي معدودي هم که در سطح شهر تهران وجود دارند به لحاظ محتوايي بسيار فقيرند و در قفسه‌هاشان، بيشتر کتاب‌هاي آموزشي به‌چشم مي‌خورد.

از سوي ديگر، ايران، جزو کشورهايي است که قانون کپي رايت را نپذيرفته و نمي‌توان انتظار داشت کشوري که به عنوان پايتخت کتاب انتخاب و معرفي مي‌شود قانون کپي رايت را در نظر نگيرد و حق و حقوق مولف را رعايت نکند. نپذيرفتن اين قانون به گفته مدير نشر شباويز، موجب تکراري شدن عنوان کتاب‌ها هم مي‌شود. به اين معني که چند ناشر يک عنوان کتاب را با اسم‌هاي مختلف منتشر و خواننده را گيج و سردرگم مي‌کنند در صورتي‌که 70 ميليون ايراني، يعني 70 ميليون سليقه مختلف. سليقه‌هاي گوناگوني که بايد پوشش داده شوند.

خلعت‌بري مثل هر ايراني دوست دارد تهران، پايتخت کتاب جهان شود چرا که اين انتخاب، فرصت خوبي است تا فرهنگ و تاريخ و هنر ايران به کشورهاي ديگر معرفي شود اما فاصله بسياري ميان خواسته او و واقعيت وجود دارد. واقعيت اين است که تهران در شرايط کنوني نمي‌تواند پايتخت کتاب باشد.

مدير نشر شباويز بر اين باور است که کتاب، اولويت ايرانيان به شمار نمي‌رود: مردم براي خريد کالاهاي غيرضروري هزينه مي‌کنند اما مبلغي را به خريد کتاب اختصاص نمي‌دهند به‌نظر مي‌رسد متوليان فرهنگي هم، دغدغه چنداني ندارند. تا به حال در چند فيلم و مجموعه تلويزيوني از کتاب استفاده شده است؟ به‌جز« کتاب‌فروشي هدهد» ، کدام مجموعه تلويزيوني به کتاب، پرداخته بود؟ چند روزنامه و مجله، صفحه يا ستوني را به کتاب و معرفي تازه‌هاي نشر اختصاص داده‌اند پس چگونه مي‌توان به پايتخت کتاب شدن تهران، دل‌خوش بود؟!


کد مطلب: 2606

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcf.xd0iw6dvvgiaw.html?2606

تيترآنلاين
  http://titronline.ir