تيترآنلاين - بسياري از ترجمه‌هاي روانشناسي بي‌سر و ته‌اند - نسخه قابل چاپ

بسياري از ترجمه‌هاي روانشناسي بي‌سر و ته‌اند

10 آذر 1390 ساعت 9:38

در حوزه روانشناسي ترجمه‌هاي بي سر و ته‌ و مثله شده فراواني وجود دارند. برخي از مترجمان به دليل درك نكردن بخش‌هايي از متن، به سادگي آن‌ها را حذف و متني نامفهوم را به مخاطب ارايه مي‌كنند


محمود گلزاري، مدرس روانشناسي و مدير انتشارات رشد، در نشست بررسي كتاب «روانشناسي دين» گفت: در حوزه روانشناسي ترجمه‌هاي بي سر و ته‌ و مثله شده فراواني وجود دارند. برخي از مترجمان به دليل درك نكردن بخش‌هايي از متن، به سادگي آن‌ها را حذف و متني نامفهوم را به مخاطب ارايه مي‌كنند.

به گزارش تيترآنلاين به نقل از كتاب ايران، نشست بررسي كتاب «روانشناسي دين» عصر ديروز (سه‌شنبه، 8 آذر) در شهر كتاب مركزي بررسي شد. محمد دهقاني، مترجم كتاب و محمود گلزاري، عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي، سخنرانان اين نشست بودند.

علي‌اصغر محمدخاني، مدير فرهنگي شهر كتاب در ابتداي اين جلسه، مقدمه كوتاهي درباره روانشناسي دين ذكر كرد و گفت: اين رشته با وجود قدمت چندين دهه‌اي آن در غرب، تنها حدود شش سال است كه در ايران مطرح شده است.

وي افزود: كتاب‌هاي اندكي در اين باره به فارسي منتشر شده‌اند كه مي‌توان از آن ميان به «درآمدي بر روانشناسي دين»، «روانشناسي دين از ديدگاه ويليام جيمز»، «روانشناسي دين» و همچنين كتاب حاضر اشاره كرد.

سپس محمود گلزاري تاريخچه‌اي از روانشناسي دين را ارايه كرد و گفت:‌ علم روانشناسي عمري صد و بيست ساله دارد. ارتباط روانشناسي و دين را مي‌توان در سه دوره بررسي كرد. بين سال‌هاي 1890 تا 1930 شاهد اقبال روانشناسي به دين بوديم\ در اين دوره، برخورد ديني با روانشناسي نيز وجود داشت. بسياري از روانشناسان سرشناس آن دوران مانند «استانلي هال» و «ويليام جيمز» اشخاصي دين‌دار بودند و بنابراين، رويكرد ديني را از طريق كتاب‌ها، مقالات و سخنراني‌ها به روانشناسي وارد كردند.

وي افزود: از سال 1930 تا حدود 1975 ارتباط روانشناسي با دين بسيار كم‌رنگ شد، زيرا در اين دوره با اعراض و انكار روانشناسي نسبت به دين روبه‌رو بوديم. وضعيت در آن سال‌ها به گونه‌اي بود كه انكارها و بي‌مهري‌هاي زيادي نسبت به دين وجود داشت. طبق بررسي‌هايي كه انجام شد، روانشناسان بي‌دين‌ترين دانشمندان آمريكايي در اين سال‌ها بودند.

گلزاري ادامه داد: فرويد نيز دين را فرافكني مسايل سركوب شده انسان مي‌دانست. كارشناسان، يونگ را برخلاف فرويد داراي گرايش به دين مي‌دانند اما اين تصور اشتباه است، زيرا يونگ خداي عيني را باور نداشت. او از خدايي رواني سخن مي‌گفت كه ممكن است حقيقت نداشته باشد.

وي با اشاره به دوره سوم نسبت روانشناسي و دين، گفت: از حدود سال 1975 گرايش روانشناسي به دين افزايش يافت و روانشناسي مثبت نيز به موازات روانشناسي دين در پايان قرن بيستم ظهور كرد.

گلزاري درباره چرايي شكل‌گيري روانشناسي مثبت گفت: اهدافي براي روانشناسي تعريف شده بودند كه عبارت بودند از توجه به بهداشت رواني و شادكامي همه مردم، پرورش افرادي كه استعدادي ويژه دارند و همچنين توجه به افراد آسيب‌پذير و بيمار. پس از جنگ جهاني دوم، تعداد افراد آسيب‌ديده و بيمار كه به لحاظ رواني دچار مشكلات بسياري شده بودند، رو به افزايش گذاشت. بنابراين، توجه روانشناسان به سوي هدف سوم روانشناسي سوق يافت. به همين دليل است كه اين تصور كماكان در مردم وجود دارد كه مراجعه به روانشناس به معناي داشتن يك بيماري روحي و رواني حاد است.

وي افزود: روانشناسان براي اجتناب از اين روند، روانشناسي مثبت را پايه‌گذاري كردند كه بر شادكامي افراد و زندگي بهتر آنان متمركز بود.

گلزاري روانشناسي دين را در دوره نخست شامل مباحث تئوريك اين حوزه دانست و گفت: اين حوزه در دوره سوم، پخته‌تر و تجربي‌تر شد. روانشناسان بر اين باور بودند كه لزومي ندارد دين‌دار باشيم، زيرا در اين شرايط نيز مي‌توان رفتارهاي افراد دين‌دار را بررسي كرد تا تاثير دين در رفتارها و زندگي آنان را دريافت.

وي ساختن آزمون براي سنجش اين رفتارها را نخستين مرحله از بررسي‌هاي روانشناسي دين دانست و گفت: در همين راستا، آزمون‌هاي فراواني طراحي شدند.

مدرس روانشناسي دانشگاه علامه طباطبايي درباره شاخه دوم روانشناسي دين موسوم به «روانشناسي ديني» گفت: روانشناسان در اين رشته مشاوره و خدمات درماني را با رويكرد ديني انجام مي‌دادند، يعني روانشناس با باور خود وارد حوزه تغيير رفتارها مي‌شد. روانشناسان غربي در اين حوزه فعاليت‌هاي زيادي انجام دادند. در روانشناسي ديني، موضوع شكر، نوع‌دوستي و حتي صدقه به عنوان عوامل موثر در روحيات افراد تلقي مي‌شود.

وي افزود: روانشناسان ديني به فكر برداشتن گام بلندتري افتادند. آنان تصميم به تعريف يك روانشناسي بر اساس مباني ديني گرفتند كه البته موفق به انجام آن نشدند و از اين تصميم منصرف شدند.

گلزاري درباره وضعيت روانشناسي دين در ايران گفت: استادان روانشناسي دانشگاه‌هاي ايران پيش از انقلاب در دوره‌اي تحصيل كرده بودند كه مصادف با بي‌مهري روانشناسان غربي به دين بود. آنان ضددين نبودند اما دين را به عنوان عاملي در روانشناسي در نظر نمي‌گرفتند. هنوز هم وزارت علوم، توجهي جدي به اين رشته ندارد و كارهاي پراكنده در اين حوزه، به صورت فردي و از سر علاقه انجام گرفته‌اند.

وي كه مديريت انتشارات رشد را نيز بر عهده دارد، انتشار كتاب در حوزه‌هاي روانشناسي دين و روانشناسي مثبت را از جمله فعاليت‌هاي اين انتشارات ذكر كرد و گفت: ما كتاب‌هاي تاليفي ساده اين حوزه را منتشر نمي‌كنيم، زيرا معتقديم اولويت چاپ با كتاب‌هاي اصلي اين حوزه است. هيچ مترجمي جز محمد دهقاني، جرات ترجمه كتاب «روانشناسي دين» را نداشت، به ويژه در شرايطي كه در حوزه روانشناسي ترجمه‌هاي بي سر و ته و مثله شده فراواني وجود دارند. با بررسي بسياري از كتاب‌هاي ترجمه متوجه مي‌شويم كه مترجم، به دليل درك نكردن بخش‌هايي از متن به سادگي آن‌ها را حذف و متني نامفهوم را ارايه مي‌كند.

سپس دهقاني، مترجم كتاب، پيش از ارايه توضيح مختصر درباره برخي فصل‌هاي كتاب گفت: من دانش‌آموخته ادبياتم و در حوزه روانشناسي مهماني غريبه به حساب مي‌آيم. در واقع، به واسطه برادرم و همچنين دكتر گلزاري دو كتاب در حوزه روانشناسي دين ترجمه كردم.

وي درباره دلايل گرايشش به ترجمه اين اثر گفت: ادعاي دين‌داري ندارم اما به دليل اين كه دين جزو بزرگترين مسايل و همچنين دغدغه باطني من است، با اشتياق مشغول ترجمه كتاب شدم. من متخصص روانشناسي نيستم، بلكه تنها يك مترجمم كه دريچه‌اي را به سوي آفتاب باز مي‌كند.

دهقاني ترجمه اين كتاب را نوعي اداي دين به انديشمندان و معلمان بزرگ غربي دانست و گفت: چه بخواهيم و چه نخواهيم، علم جديد از غرب طلوع كرد. غربيان در بسياري از حوزه‌ها معلمان ما بوده‌اند و انسان به معلمان خويش، انتقاد مي‌كند اما توهين نمي‌كند.

وي رشته روانشناسي دين را از جمله رشته‌هاي پويا و بالنده به ويژه در آمريكاي شمالي دانست و گفت: اين رشته به بررسي تاثيري مي‌پردازد كه دين بر ذهن و روان انسان‌ها دارد. وقتي سخن از انسان است، بافت سياسي، فرهنگي و اجتماعي كه او در آن زندگي مي‌كند نيز مورد توجه قرار مي‌گيرد. از همين رو، روانشناسي دين، رشته‌اي انعطاف‌پذير است.

دهقاني ادامه داد: بهتر است بدانيم روانشناسي دين به چه چيزهايي نمي‌پردازد، زيرا گاهي انتظارات نادرستي از اين رشته وجود دارد. روانشناسي دين به مناقشه عقل و ايمان، وجود خدا و صفات او، دعواهاي كلامي و الهياتي و همچنين اعتبار وحي، سنت و نصوص ديني كاري ندارد.

وي افزود:نويسندگان اين كتاب تاثير مثبت و منفي دين در بهداشت رواني و جسماني با استناد به فرقه‌هاي مختلف بررسي كرده‌اند؛ البته اين بررسي‌ها دامنه گسترده‌اي دارند و تنها در اين حوزه محدود نمي‌شوند.

چاپ نخست كتاب «روانشناسي دين، بر اساس رويكرد تجربي» به سرويراستاري «برنارد اسپيلكا» در 976 صفحه و بهاي 250 هزار ريال از سوي انتشارات رشد منتشر شده است.


کد مطلب: 3650

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcf.tdmiw6dvxgiaw.html?3650

تيترآنلاين
  http://titronline.ir