آمار شگفت آور! از ميزان مصرف لوازم آرايش در ایران
4 تير 1391 ساعت 9:12
نويسنده : عليرضا خاني
سرانه مصرف لوازم آرايش هر زن ايراني 5 برابر يك زن خاورميانهاي است
انتشار خبري كه براساس آن ميزان مصرف لوازم آرايش در ايران سالانه 1/2 ميليارد دلار است، به همان اندازه كه حيرتانگيز است غمانگيز نيز هست. براساس همين آمار، سرانه مصرف لوازم آرايش هر زن ايراني 5 برابر يك زن خاورميانهاي است.
نكته جالبتر در اين گزارش آن است كه برخلاف كشورهاي غربي كه افزايش سن به افزايش مصرف لوازم آرايش ميانجامد، در ايران دختران بشدت جوان تمايل بيشتري به چهرهآرايي دارند تا آنجا كه گروه سني 15ساله يكي از مشتريان لوازم آرايشي است!
بديهي است در اينجا به شعارهايي كه برخي مسئولان و بويژه مسئولان متولي امور زنان ميدهند كه زنان ما برخلاف غربيها كه به فكر ظاهر و صورتاند، به باطن و سيرت ميانديشند و معنويت در ميان آنها موج ميزند، كاري نداريم. در اينجا ميخواهيم يك واقعيت آماري را كه روزنامه صدا و سيماي جمهوري اسلامي، پريروز مشروح آن را منتشر كرد، اندكي واكاوي كنيم.
علل گرايش شديد بخش كثيري از زنان و دختران ايراني به مصرف انبوه مواد آرايشي، بيشك نياز به مطالعهاي جامع در حوزه روانشناسي اجتماعي دارد. اينكه چگونه بهرغم همه هنجارهاي رسمي و شعارهاي مسلط، گرايش به حفظ ظاهر، در ميان اين قشر از جامعه بيش از كشورهاي ديگر است و با سرعتي پيش ميرود كه به تنهايي سهم بزرگي از واردات را به خود اختصاص داده است، موضوع كمي نيست و در گام اول، شايسته و بلكه بايسته است كساني وارد گود شوند و ريشههاي آن را كشف كنند. اين موضوع، نه تنها با سلامت اخلاقي بلكه با سلامت پزشكي جامعه سروكار دارد.
اخبار متواتري هست كه پارسال معادل 800 ميليون دلار مواد آرايشي قاچاق به كشور وارد شده و اين مواد نوعاً غيراستاندارد بوده و ميتواند زمينههاي ابتلا به بيماريهاي مختلف از جمله سرطان را افزايش دهد.
از ديگر سو، موضوع چنين گرايش شگفتانگيزي به آرايش، مقولهاي كاملاً فرهنگي است كه با نوع برخوردهاي طرح امنيت اجتماعي نميتوان با آن روبهرو شد. در اين ميان، آنچه يگانه راه چاره است توسل به شيوههاي كاملاً علمي و آگاهانه براي بازشناخت علل اين اتفاق و تداوم آن است.
رقم 1/2 ميليارد دلار واردات لوازم آرايش، آنهم در شرايط تحريم، در كنار هجوم زنان براي جراحي بيني و گونه و پلك و... نشانه چيست؟ آيا يك بيماري است يا ناهنجاري اجتماعي؟ آيا طبيعي است و نشانه علاقه فطري به زيبايي است؟ اگر چنين است، چرا اين علاقه فطري در نزد زنان ايراني چند برابر زنان بقيه عالم است؟
هنوز هيچ نهاد تحقيقاتي در اين باره كاري نكرده يا اگر كرده منتشر نكرده است، اما در بادي امر به نظر ميرسد بخش كثيري از زنان ايراني متأسفانه اعتماد به نفس خود را از دست دادهاند و اين توجه افراطي به ظاهر، دستكم يكي از عواملش ضعف اعتماد به نفس است وگرنه در شرايطي كه نرخ باسوادي زنان بشدت بالا رفته و حتي سهم زنان از صندليهاي دانشگاهها بيشتر از مردان است، چگونه ميتوان اين رفتار اجتماعي را توجيه كرد؟
فرضيه ديگر، پايين بودن شديد نرخ مشاركت زنان است بديهي است زناني كه در طول روز، كار و مسئوليت تعريف شدهاي داشته باشند، كمتر در معرض مصرف هيستريك لوازم آرايشي قرار ميگيرند.
هر چند مدگرايي، تأثيرپذيري از شبكههاي شيوع يافته ماهوارهاي، رقابت، حس برتريطلبي و برخي پارامترهاي ديگر را ميتوان به صورت فرضيه از عوامل ديگر اين وضع برشمرد اما هدف ما از طرح اين موضوع، برشمردن عوامل و عوارض اين اتفاق نيست. صرفاً طرح يك پرسش است:
چه عواملي باعث شده است، پس از سه دهه از آغاز انقلابي كه با شعار معنويت و فرهنگ به پيروزي رسيد، توجه به جنبههاي صوري و غيرمعنوي بشر، با چنين سرعت سرسام آور و سوناميگونهاي رشد كند و چرا كسي نسبت به حادبودن اين موضوع و «نشانه» بودن آن حساس نيست؟ چطور است كه رقم كلاني از درآمد نفتي كشور، صرف موضوعي ميشود كه هيچ تناسبي با فرهنگ رسمي و شعارهاي فرهنگي كشور ندارد؟
به سخن ديگر، دستگاههاي فرهنگي كشور كه مسائلي بسيار كماهميتتر را زيرنظر دارند، چطور است كه تاكنون براي آسيبشناسي اين اتفاق نامتعارف و نامتعادل در جامعه اقدامي نكردهاند. شوخي نيست. يكسوم لوازم آرايشي مصرفي در خاورميانه، مربوط به ايران است. واقعاً چرا؟
کد مطلب: 4856
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdce.n8ebjh8vp9bij.html?4856