کتاب پرطرفدارتر است یا سیگار؟
برنا , 24 اسفند 1391 ساعت 8:03
گرانی کاغذ در سال 91 از آن ماجراهایی بود که آه از نهاد اهالی کتاب و نشر بلند کرد
عدو سبب خیر شود. از آن مثل‌هایی است که در زندگی به ندرت اما خیلی عمیق درکش می‌کنیم.
گرانی کاغذ در سال 91 از آن ماجراهایی بود که آه از نهاد اهالی کتاب و نشر بلند کرد. و البته بهانه و توجیه خوبی هم برای بازار نشر و سرسام آور شدن قیمت کتاب‌ها شد.
حرفهای جواد محقق وقتی که گفت: این گرانی کاغذ چندان هم بد نیست. به شرطی که کتاب‌های فال قهوه دیگر منتشر نشود. ما یاد نیچه افتادیم که می‌گفت: «خدا انسان را آفرید و انسان توجیه را» و بعد ما جمله نیچه را تحریف می‌کنیم و زمزمه می‌کنیم «کاغذ کتاب را آفرید و کتاب فال قهوه را!»
محقق، معتقد است این گرانی کاغذ به شرطی که ما را به سمتی ببرد که راسته انقلاب از کتاب‌های فال قهوه، فال نخود، احضار جن و رمان‌های عامه‌پسند ضعیف و امثال آن پاکسازی شود. اتفاق بدی هم نیست، حتی می‌تواند خوب باشد.
اما اتفاق بد زمانی می‌افتد که ناشران به خاطر استقبال عامه مردم از این دسته کتاب‌ها همچنان روی آنها سرمایه‌گذاری کنند و توان و هزینه کمتری برای کتاب‌های جدی‌تر صرف کنند. در واقع اتفاق بد زمانی می‌افتد که شما از سبد تغذیه تان شیر و لبنیات را حذف کنید و به جایش، برای چیپس و پفک هزینه کنید.
گرانی کاغذ مسری است
شاعر در کوچه‌های کرایوا، نیمه پر لیوان گرانی کاغذ را می‌بیند و می‌گوید:هرچند اتفاقات اخیر و گرانی کاغذ در خوابیدن صنعت نشر بی تاثیر نبوده است، اما اگر این گرانی به سایر حوزه‌های نشر سرایت نکرده باشد و باقی بخش‌ها مثل صفحه‌آرایی، تایپ، ویراستاری و ... مبتلا به این افزایش قیمت نشده باشند تنها گرانی کاغذ نمی‌تواند تفاوت فاحش و محسوسی در حوزه نشر و کتاب ایجاد کند. برای آن که هزینه‌های کاغذ همه هزینه چاپ نیست!
به نظرم این افزایش قیمت برای ناشران شاید بیشتر از 10 تا 15 درصد نبوده است. اما خریداران موردی کتاب را با مشکل بیشتری مواجه کرده است. هرچند اهل کتاب به هر طریقی که باشد و در هر شرایطی کتاب را می‌خرند.
کتاب پرطرفدارتر است یا سیگار؟
محقق سر حرفش هست و می‌گوید: کسی که به خواندن دچار باشد در هر شرایطی کتاب را می‌خرد و اگر شده باقی چیزها را از سبد خریدش حذف کند ته جیبش را برای خرید کتاب صفر نمی‌کند. همانطور که سیگاری‌ها علی‌رقم گران شدن سیگارشان باز هم به هر دری شده می‌زنند و سیگارشان را می‌خرند. پس کتاب خوان حرفهای هم هر جور شده کتابش را تهیه می‌کند.
ما لبخند می‌زنیم ومی‌گوییم اما سیگاری‌هایی سراغ داریم که وقتی سیگار گران شد بی‌خیال ماربور‌شدند و به بهمن باریک و قدیمی رضایت دادند. اما کتاب خوان حرفهای سراغ نداریم که توانسته باشد قید رمان خوب را بزند و به جایش یک فال نخود و فال قهوه ارزان‌تر بخرد و بخواند.
کد مطلب: 5575
آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcd.50k2yt0kka26y.html?5575