تيترآنلاين - رحيم مشايي: فشار خون سياست جهاني افت كرده است - نسخه قابل چاپ

رحيم مشايي: فشار خون سياست جهاني افت كرده است

25 دی 1389 ساعت 23:18

امروز اين ماشين ريپ مي‌زند و در حال توقف است، اميدي هم ديگر از آن نيست. اگر حداقل سبك بودند مي‌شد كمي آن‌ها را هل داد اما آن‌قدر بزرگ است كه قابل هل دادن نيز نيست.


تيترآنلاين - اسفنديار رحيم‌مشايي در همايش نقش رسانه‌ها در تعامل با ايرانيان خارج از كشور در بخش هايي از سخنان خود گفت: 

- معمولا كساني كه پيشرو هستند خود را بيشتر محق مي‌دانند كه بگويند فردا چگونه باشد. كساني كه امروز سهمي ندارند فردا را تعيين نمي‌كنند. جنس اين نكته از جنس رسانه است. 

- آن‌ها كه در برنامه‌ريزي‌هاي‌شان موفق بوده باشند و جهان‌بيني و فلسفه فكري‌شان رشد يافته تلقي شود هم بيشترين سهم را براي تعيين فردا خواهند داشت.  

- مساله امروز اين است كه سازندگان امروز موفق نيستند، انديشه‌هاي وعده داده شده و آينده‌ساز امروز در دنيا جايگاه خود را از دست داده‌اند. آن‌ها كه ادعاي توليد فكر و انديشه داشتند و آن‌ها كه مدعي بودند به انديشه‌ها خط مي‌دهند نيز موفق نيستند و شكست خورده‌اند.

- بحران اقتصادي را بايد محصول مكتب جهاني اقتصاد امروز تلقي كرد؛ زيرا دنيا با هم شكست خورده است اما مي‌خواهم فراتر بگويم كه بحران اقتصادي نبايد مانع از اين باشد كه ما از فهم بزرگتر باز بمانيم و حقيقت بزرگتري مخفي بماند. 

- امروز تحير صرفا در اقتصاد نيست، بلكه در فلسفه حيات است. انديشمندي سراغ نداريد كه راهي براي برون رفت از وضعيت موجود جهان ارائه كند، چه مكتبي است كه امروز مدعي است امنيت دنيا را برقرار مي‌كند. 

- انگيزه ارائه فرداي روشن امروز به شدت كاهش يافته و افت كرده است، فشار خون سياست جهاني افت كرده است. فشار خون مكتب مديريت مسلط بر جهان افت كرده و قدرت تحرك و آفرينش ندارد. اين حرف بسيار معنا دارد، حرفي تبليغاتي نيست، همه آن را مي‌فهمند. 

- اگر تا ديروز صداي ماشين عظيم‌جسته و جورثومه غافل كننده و فريبكار مانع از اين بود كه انگيزه الهي و انساني درون انسان‌ها به آن‌ها جهت دهد و براي تاثيرگذاري در فرآيند تحولات جهاني آن‌ها را به ميدان آورد، امروز اين ماشين ريپ مي‌زند و در حال توقف است، اميدي هم ديگر از آن نيست. اگر حداقل سبك بودند مي‌شد كمي آن‌ها را هل داد اما آن‌قدر بزرگ است كه قابل هل دادن نيز نيست. واقعا اميدي به آن نيست

- اگر تحركي هم هست همه براي فرار از وضعيت و برون رفت از شرايط فكر مي‌كنند، همه از سقوط فرار مي‌كنند و از ادامه اين روند كه افتادن در ته دره است هراس دارند. ديگر كسي براي فردا برنامه‌ روشني ارائه نمي‌دهد. 

- رييس‌جمهور پرسيد اكنون در پايان اين دهه هستيم وضعيت صلح چگونه است و در اين دهه چه كرده‌ايم؟ جامعه جهاني چگونه عمل كرده است؟ اين سوال مربوط به يك منطقه و ايران نيست، بلكه خواسته مشترك جهاني است. حال دهه دوم را چه بناميم؟ هيچ كس به آقاي احمدي‌نژاد جوابي نداد نه اين‌كه به او بي‌اعتنايي كردند، بلكه استقبال ملت‌ها مشخص است، ايشان از منفعت ملت‌هاي دنيا حرف مي‌زند. آن‌ها پاسخي نداشتند كه بدهند، فقير شده‌اند و در بن‌بست قرار گرفتند.

- اين مفاهيم به خوبي در ايرانيان خارج از كشور قابل رويت است. نمي‌خواهم بگويم اين موضوع‌ها مربوط به پانزده سال پيش است، آن زمان كه بسيار سياه و تيره بود، زيرا فقط يك تبليغات سياه عليه كشور بود و هيچ خبري از داخل كشور بيرون نمي‌رفت كه نشانه رشد، شكوفايي و تعالي باشد. اگرچه ملت ما در تمامي اين سال‌ها در مسير رشد و شكوفايي بود؛ اما خبري در دنيا مطرح نمي‌شد و چيزي براي ارائه و تبليغ در دست نبود. چيزي به ايرانيان خارج از كشور نمي‌رسيد، من از پانزده سال پيش نمي‌گويم بلكه از پنج سال پيش مي‌گويم كه كار فعاليت‌ ايرانيان در خارج از كشور آغاز شد.

- مي‌گفتند اين شدني نيست، آن‌ها نظام و انقلاب را قبول ندارند، ‌گفتند ممكن است باعث وهن شود و شعارهايي بدهند. در موضع‌گيري‌هايي كه دولت داشت مي‌گفتند بي‌سر و صداتر باشيد و كمتر شعار بدهيد و فرياد نزنيد، كمتر اسم آمريكا را ببريد، آن‌ها خطرناكند، براي كشور خطرناك است، مملكت را به باد مي‌دهيد، با شاخ گاو در افتاده‌ايد، نمي‌شود پيروز شد. فشار جامعه بين‌الملل بسيار زياد است. اما به تدريج وقتي اين همايش‌ها و كنگره اول برگزار شد، ملت ايران در صحنه‌هاي بين‌المللي به ويژه در عرصه هسته‌يي ـ كه مظهر دستاوردهاي آن، شكل‌گيري انسجام ملي و اجتماعي بود ـ ديپلماسي موفق و جسارت و شجاعت و باور مردم و رييس‌جمهور دست به دست هم داد و شرايط متفاوت ديده شد و باورها تغيير كرد.

- اگر صد تا حزب هم وجود داشته باشد و صد يا سيصد رييس حزب هرچه دل‌شان خواست شعار دهند، مهم نيست؛ اما اگر به صف‌بندي اجتماعي منجر شود و موجبات تفرقه و فاصله بين آحاد اجتماعي را پديد آورد، سخت است. 

-  اما اين‌كه مثلا برخي تبليغ كنند كه رهبري و ولايت و راس نظام طرفدار يك جريان سياسي است، و اين جهت‌گيري‌هاي سياسي به تفرقه اجتماعي منجر شود، اين تبليغاتي است كه متاسفانه برخي گروه‌هاي سياسي به دليل عدم فهم منافع ملي انجام مي‌دهند تا خودشان را جا بيندازند و براي گسست بين مردم و نظام تبليغ مي‌كنند.

- من يك روز و يك لحظه هم پس از انتخابات آقاي احمدي‌نژاد را براي راي بالاي‌شان شخصا مسرور نيافتم 

- متاسفانه در شرايط پس از انتخابات واقع‌بينانه است كه بگوييم حداقل ترك را احساس كرديم، دل‌شكستگي‌هايي ديديم، وقتي دروغ بزرگ تقلب مطرح شد، مردم دل‌هاي‌شان شكست و تصور كردند واقعا اين اتفاق افتاده است، در حالي‌كه هرگز اين‌گونه نبود. زماني طول نكشيد و مردم متوجه شدند و احساسات فروكش كرد. 

- مردم نسبت به مباني كشور و نظام مساله ندارند. ممكن است انتقاد داشته باشند نسبت به عملكردها و هيچ كس خود را از اشتباه مبرا نمي‌داند؛ اما بايد در افكار عمومي نشان داده شود حق مردم محفوظ است و آزادي و فضيلت و شرف بايد پاس داشته شود. 

- امروز در دنيا تا بگويند ايراني، همه مي‌گويند احمدي‌نژاد، او را به عنوان مظهر شجاعت و مجاهده در دنيا مي‌شناسند.

- آنها مي‌دانند كه رييس‌جمهور ايران از همه افراد سياسي اين كشور به رهبر و به نگاه وي نزديكتر است، از بقيه قوي‌تر امتحانش را پس داده است. 

- برخي رسانه‌ها با هم توافق كرده بودند هيچ كس با احمدي‌نژاد مصاحبه نكند، فاكس نيوز از آغاز مجمع عمومي تبليغات مي‌كرد و از همه روزنامه‌ها مي‌خواست كه هيچ كس با احمدي‌نژاد مصاحبه نكند، اما همه مصاحبه كردند و با دريوزگي و گدايي از من اجازه گرفتند كه مصاحبه كنند. سرشان منت گذاشتيم تا مصاحبه كنند.

- پس از آن بعضي از دوستان گفتند چرا به آن‌ها مصاحبه داديد. گفتم مي‌خواستم در تاريخ ثبت كنم آن‌كس كه چندين روز فكر مي‌كرد با حرف‌هايش كسي نمي‌تواند مصاحبه كند، پوزه‌اش به خاك ماليده شد. مثل گداي سامرا در زد، پشت در نگه‌اش داشتيم تا روز آخر، گفتم حالا به او مصاحبه دهيد تا بفهمد مصاحبه با احمدي‌نژاد قيمت دارد. شهردار نيويورك جلسه گذاشته بود كه ما ميزبان احمدي‌نژاد نمي‌شويم مگر ما رفته بوديم با او ملاقات كنيم، ما به سازمان ملل رفته بوديم نه به آمريكا، آن‌ها اينقدر گيج‌اند.

- با افتخار مي‌گويم به آن‌ها كه ايرانيان خارج از كشور را باور ندارند، به آن‌ها باور پيدا كنند. آن‌ها چرا نيامدند، اعتقاد نداشتند يا سوالي نداشتند؟ آيا از همه ما رضايت مفرط دارند؟ مگر ما چقدر خوشگليم؟ آيا شيداي ما بودند؟ نه، ما همين‌ جا نيز منتقداني داريم، ممكن است اختلاف نظر وجود داشته باشد آيا ايرانيان خارج از كشور ممكن است سوالي نداشته باشند و يا انتقادات و مواضعي نداشته باشند؟

- به‌زودي بزرگ‌ترين مجموعه پزشکي دنيا به نام ايرانيان در کيش راه‌اندازي مي‌شود.


کد مطلب: 1711

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdcb.8b8urhbz8iupr.html?1711

تيترآنلاين
  http://titronline.ir