تيترآنلاين - گردش مالی بازار آدامس از کتاب بیشتر است - نسخه قابل چاپ

گردش مالی بازار آدامس از کتاب بیشتر است

بهراد مهرجو

اقتصاد ايراني , 22 مهر 1392 ساعت 21:27

بیشترین تعداد کتابخوان ها در میان رشته های دانشگاهی قرار دارد که بیشترین تعداد بیکار را دارند. نرخ بیکاری در رشته علوم اجتماعی در میان رشته های علوم انسانی بالاترین رقم است


داربست های فلزی کنار پیاده رو ردیف پشت به پشت هم قرار گرفته اند. در گرمای شدید هوای تهران، گونی های قهوره ای رنگ سایبانی را در خیابان طالقانی ایجاد کرده اند. تصاویری از رزمندگان جنگ تحمیلی به همراه نشانه هایی از آنها از تناب هایی فرسوده محیط میانی زیرداربست فلزی را شکل داده اند. مرد جوانی از کارمندان یک وزارت خانه دولتی کنار میز پلاستیکی سفید رنگی نشسته است. سمت راست او انبوهی از کتاب های مناسبتی قرار گرفته است. از خاطرات رزمندگان گرفته تا نسخه های کمترفروش رفته کتاب های دینی. جوان پشت میز نشین کم حوصله می گوید:« کتاب ها به مناسبت هفته دفاع مقدس اینجا قرار گرفته است. معمولا هم همین کتاب ها را می بریم و سال بعد بازهم می آوردیم.» کمی دورتر از او در جنوب شرقی تهران، ساعت از نه صبح گذشته است. صفی از رزمندگان قدیمی در حسینه بهشت زهرا جمع شده اند. بیشترین تعداد دعوت شدگان به گردانی تعلق دارند که طی هشت سال جنگ، آرپی چی زن بوده اند. دعوت شدگان همگی گرد سفیدی روی موهایشان نشسته است. بیشترین تعداد رزمندگان قدیمی طی یک هفته گذشته به مراسم های سنتی، هفته دفاع مقدس دعوت شده بودند. یکی از آنها درحالی که لبخندی روی لب دارد می گوید:« به اندازه صد سال کتاب بارما کردند.» اطرافیانش همگی با صدای بلند می خندند. طی سال های گذشته بیشترین شمارگان کتاب از سوی ناشران دولتی یا شبه دولتی و حتی نظامی تولید و منتشر شده است. کتاب هایی که گاهی تیراژشان از یک میلیون نسخه عبور می کنند. با این حال همچنان حتی در مورد موضوعی مهم مانند تاریخ جنگ، کتابی قابل توجه تولید نشده است. کاظمی یکی از مهمانان جلسه صبح بهشت زهرا می گوید:« هراز چندگاهی به ما می گویند بیاید و مصاحبه کنید برای تاریخ شفاهی جنگ. تقریبا هر دو سه ماه یکبار هم از یک موسسه تماس می گیرند. گاهی هم دو موسسه باهم تماس می گیرند. اما هنوز من خودم کتابی نخوانده ام و حتی نشنیده ام که در مورد جنگ باشد و همه رزمندگان آن را تایید کنند.» حجم انبوه تولید کتاب های سفارشی و شبه سفارشی سبب شده تا محصولات واقعی بازارهای خاص مانند جنگ، مذهب و تاریخ شفاهی نیز در میان تولیدات انبوه کمتر دیده شوند. طی سال های گذشته حداقل 20 موسسه برای تدوین تاریج انقلاب و جنگ تاسیس شده اند ولی تولیدات آنها هیچگاه در سطح عمومی با اقبال مخاطبان مواجه نشد. پیش از آن موسساتی وابسته به شهرداری تهران، مجلس شورای اسلامی، نهادهای نظامی، صدا و سیما و حتی وزارت خانه های دولتی حتی بدون دریافت مجوزه های مرسوم وزارت ارشاد اقدام به تولید و توزیع کتاب کرده اند با این حال کلیدی ترین دوره های تاریخی کشور همچنان دست نخورده باقی مانده است. حضور گسترده ناشران دولتی و حاکمیتی تنها بازار نشر ایران را از تعادل خارج کرده است. ناشران با کتاب های سفارشی تنها مصرف کاغذ در کشور را بالا برده اند ولی همچنان اقتصاد کتاب ایران شکل رسمی پیدا نکرده است. حتی رزمندگان قدیمی نیز نمی توانند از میان انبوه کتاب های تولید شده برای خودشان یک نسخه را برای مطالعه انتخاب کنند. دست آنها برای انتخاب باز است، فروشگاه های فراوان در مرکز شهر و نمایشگاه های فصلی هرچند گزینش در میان کالاهای کمتر با کیفیت قدری دشوار است.

شهرستانی ها برای خودشان کتاب چاپ می کنند

پرفروش و قومی

کتاب های با محتوای نزدیک به قومیت های آذری و کرد در استان های کشور بهتر فروش می رود. نگرش اصلی در انتخاب کتاب در استان های ایران قومی است.

ساختمان هتل سه ستاره در مرکز شهر قرار گرفته است. تبریزی ها اصلی ترین اعتراضات و گلایه های خود را از فلکه همجوار همین هتل به گوش مسولان دولتی می رسانند. یکی از فعالان بخش خصوصی استان در کارخانه کاشی و سرامیک پشت میز گران قیمت چوبی نشسته است. او می گوید:« محصولات فرهنگی که در این استان مورد استقبال قرار می گیرد باید رنگ و بومی استان از نظر زبان را داشته باشد. یعنی اگر مثلا کتاب مفاخر آذربایجان باشد می فروشد.» گفته های او را استاندار سایق آذربایجان شرقی تایید می کند. بیگی می گوید:« سال گذشته کتاب استاد شهریار در استان به بالاترین فروش رسید. اینکه اینجا مردم سینما نمی روند هم دلیل خاص خودش را دارد اگر تولیدی وجود داشته باشد که باب میل مردم استان از نظر قومی باشد مطمئن باشید همه سینما می روند.» چند کیلومتر دورتر از دفتر کار استاندار، کارخانه بزرگ مواد غذایی «آناتا» قرار گرفته است. موسس و مدیر کنونی کارخانه حاج آقا نجاتی مردی 80 ساله است. هر روز از 8 صبح تا 8 شب در محل کارخانه حاضر می شود. میزش مانند بسیاری از مدیران صنعتی ایران پر از پوشه های روی هم انباشته و بی نظم است. برخی محصولات کارخانه اش نیز به دقت روی میز چیده شده است. او سال ها قبل کارگاهی در تبریز را چنان توسعه داد که به کارخانه ای بزرگ رسید. نجاتی، با لهجه آمیخته به فارسی و آذری می گوید:« اتفاقات مردم تبریز از فرهنگ دوست ترین ها هستند. البته بیشتر محصولاتی که برای مردم اینجا مهم است باید یا مذهبی یا آذری باشد.» کتابخانه دفتر او با انواع لوح های تقدیر، تندیس های بلورین و گاهی عکس های دسته جمعی پرشده است. میان آنها کتاب اشعار برگزیده شهریار به دقت گوشی قرار گرفته است. فضای داخلی کارخانه را بوی شکر و شکلات پرکرده است. کارگران کارخانه پش از ساعت نهار همگی در محوطه جمع شده اند. کامیون های حامل شکلات های خارجی گوشه ای پارک کرده اند. یکی از کارگران خط تولید ویفر می گوید:« کتاب نمی خوانیم. یعنی کتاب نمی خریم که بخوانیم اما اگر کسی کتابی بدهد که برای تبریز باشد حتما می خوانم.» یکی دیگر از کارگران خود را مادر دو پسر 10 و 15 ساله معرفی می کند. شوهرش هم در یکی از شهرک های صنعتی همجوار تبریز کار می کند. او می گوید:« بعضی وقت ها اگر قرار باشد به بچه ها کمکی بکنیم کتاب های آنها را می خوانیم.» براساس آمار رسمی که وزارت ارشاد منتشر کرده، سال گذشته 17502عنوان کتاب در استان های کشور به چاپ رسیده است. به نظر می رسد که بازار اصلی نشر در تهران متمرکز شده باشد ولی برخی استان ها نیز با کمک ناشران خصوصی و تولید محتوای مورد نیازشان قدری فضا را برای این حوزه اقتصادی و فرهنگی ایجاد کرده اند. یکی از تجار معروف یزدی و مالک قدیمی ترین کارخانه نساجی یزد می گوید:« یزدی ها خیلی اهل فرهنگ هستند. اما به هرحال اینجا کتاب های زیادی برای مطالعه وجود ندارد که به کار ما بیاید.» او و همکارانش تنها گزارش ها و کتاب های تولیدی مراکز اقتصادی را مطالعه می کنند. در بندرعباس بزرگترین کتابخانه عمومی شهر یکسال قبل تعطیل شده است. به گفته یکی از مسولان فرهنگی استان، جوانان بندرعباسی استقبال خوبی از کتابخانه نکرده بودند و در نهایت شهرداری تصمیم گرفت، خیابانی بزرگ را از دل کتابخانه عبور دهد. بزرگترین سینمای استان هم سال گذشته با 9 میلیون تومان بدهی، در استانه ورشکستگی و تعطیلی قرار داشت. اهالی بندرعباس نیز مدعی اند، محصولی که نیازهای آنها را برآورده کند در مراکز فرهنگی تولید نمی شود. بندرعباسی ها، یزدی ها و آذری ها با این وجود همچنان به روزنامه های کم تیراژ ولی بومی استان هایشان اقبال نشان می دهند.



ناشران بزرگ می توانند به کارشان ادامه دهند؟

مرد تنها

انتشارات امیرکبیر شاخص ترین ناشر ایران بود که پس از اوج گیری فعالیت هایش تمام اموالش مصادره شد. خاطره مصادره اموال امیرکبیر ناشران دیگر را از گسترش کار بازداشته است

کتاب ها پشت ویترین شیشه ای کتاب خانه اتاق، قرار گرفته اند. دو دیوار اتاق را قفسه های کتابخانه پرکرده اند. بالای اتاق میز کارچوبی قرار گرفته و روبرو پنجره تمام قد به کوه های شمالی تهران باز می شود. لوح های تقدیر، تندیس های بلورین و عکس های قدیمی همگی کنار ویترین کتاب خانه چیده شده است. عبدالرحیم جعفری موسس انتشارات امیرکبیر پشت میزچوبی و کنار تصویر قاب گرفته همسر مرحومش نشسته است. عصایی در دست دارد. آخرین عمل جراحی، روی پایش انجام شده و حرکت را قدری برای او دشوار کرده است. لباس یکدست سفید پوشیده، گاهی به تصویر سیاه و سفید همسرش نگاه می کند، سوکتی کوتاه و بازهم حرف هایش را ادامه می دهد. اموال عبدالرحیم جعفری در روزهای ابتدای انقلاب به دستور دادگاه مصادره شد ولی نام او در لیست مصادره های معروف به 52 نفر نیست. پیش از این نیز لیست با حذف نام علی و تقی حاج طرخانی کوتاه شده بود. مرحوم بهشتی تمام تلاشش را به کار گرفته بود تا نام حاج طرخانی ها را از لیست مصادره اموال خارج کند. این دو موسسان مسجد قبای تهران و صاحبان خانه های امن برای مبارزان انقلابی بودند ولی نامشان در جمع کسانی قرار گرفته بود، که مرحوم عزت الله سحابی آنها را سرمایه داران وابسته به حکومت پهلوی عنوان می کرد. عبدالرحیم جعفری اما تنها چهره فرهنگی به حساب می آید که اموالش در سال های پس از انقلاب مصادره شده است. عبدالرحیم سه دهه پس از مصادره اموالش همچنان برای بازپس گیری آنها تلاش می کند. به صندلی تکیه داده است، بالای سرش تصویر قاب گرفته دوران جوانی اش نقاشی شده است. صریح، منتقدانه و مقتدرانه حرف می زند. هنوز خود را «مظلوم» می داند. مکاتباتش را روی سربرگ های انتشارات امیرکبیر انجام می دهد. سربرگ ها را سال ها قبل روی کاغذهای سفید با فونت آبی برای نامه نگاری ها چاپ کرده است. او می گوید:« برای چه نباید این کار را انجام بدهم؟ انتشارات امیرکبیر برای من است. من برای ساختن آن زحمت کشیده ام.» او سال ها برای بازپس گیری اموالش تلاش کرده بود. تقریبا تمامی مسولان حکومتی و دولتی ایران طی سه دهه گذشته مخاطبان نامه های او بوده اند. آخرین بار با ناطق نوری دیدار کرده بود ولی تماس های شیخ برای رفع مشکل عبدالرحیم نیز به جایی نرسید. ناطق نوری پیش از این موفق شده بود، علی اکبررفوگران موسسه کارخانه بیک را از اجرای حکم «تعزیر» در مقابل کارگرانش نجات دهد ولی به نظر می رسد سفارش های او در میانه دهه سوم انقلاب برای مسولان سازمان تبلیغات اسلامی چندان جدی نبوده باشد. کتاب های انتشارات امیرکبیر در دو سویی جعفری قرار گرفته است، گاهی میان کلماتش به آنها اشاره می کند. او پس از انقلاب، تمام سال های عمرش را برای بازگشت به جایگاهش سابقش صرف کرده است:« قرار براین شد که انتشارات امیرکبیر مصادره شود. برخی آقایان گفته بودند اموال مصادره شده به جای اینکه به جامعه الصادق برسد به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم تحویل داده شود. من تا شهریور 59 بلاتکلیف بودم. من را به دفتر زندان اوین احضار کردند. آقای مبشری گفت امروز برای شما حکم صادر می کنیم. ایشان گفتند دو سوم اموال شما به جامعه مدرسین تعلق می گیرند. من گفتم قرار بود یک سوم مصادره شود ولی ایشان گفتند دیگر حکم صادر شده است. به من گفتند خمس نداده اید که در نهایت دو سوم باید مصادره شود. در این ایام من در زندان بودم. حالا در همین دوران فضای زندان طوری بود که احکام به سرعت اجرا می شد. به پسرم گفته بودم، رضا من را زودتر از زندان خارج کنید.» بحرانی ترین روزهای زندگی شخصی عبدالرحیم جعفری در همین دوران رقم می خورد:« هیچ پولی نداشتیم. خانه، انتشارات و تمامی اموال و حساب های بانکی من توقیف بود. قرار شد که ماهیانه 30 هزار تومان از اموال خودم به خودم خرجی بدهند. از شهریور 59 تا خرداد 62 این روال بود. خرداد همین سال به من تلفن کردند و بازهم احضارم کردند. پیش از این نامه ای نوشته بودم و به تمامی سران حکومت رسانده بودم. یک روز آقای حجتی کرمانی تماس گرفتند و گفتند نامه شما به دست ما رسیده است. بنده و آقای رئیس جمهور خیلی ناراحت شده ایم، چکار می توانیم برای شما انجام دهیم؟ به ایشان گفتم که به دادگاه شکایت کرده ام. بعد از دو هفته بازهم ایشان تماس گرفتند و گفتند آقای بجنوردی گفته اند، مصادره اموال آقای جعفری مایه ننگ است. ایشان دعوت کردند که به دفترشان بروم. در همان ایام شخصی که هیچگاه او را حلال نمی کنم، جزوی علیه من به چاپ رسانده بود. در این جزو نوشته بود که فلانی مثلا با فرح عکس داشته و...همین اقدام باعث شد که دیگر کار ما را پیگیری نکنند. من کار را رها نکردم و بازهم نامه سرگشاده ای نوشتم و اعتراض کردم ولی این بار به جرم نوشتن این نامه بازدداشت شدم.» تکاپوی جعفری برای بازگشت اموالش همچنان تداوم می یابد. او تمامی زندگی خود را از دست رفته می دید و راه را همچنان ادامه می داد:« از زندان که آزاد شدم، تقریبا هیچ چیز نداشتم. آن 30 هزار تومان خرجی را همان موقع به بنده دادند. 100 هزار تومان هم به من وام قرض الحسنه دادند.» عکس هایی را از کشوی میزش بیرون می آورد، او را در کنار نویسندگان نامدارو کارمندان پرشمار امیرکبیر نشان می دهد. برای هرعکس چند ثانیه سکوت می کند. جعفری به اتهام «منحرف ساختن ذهن جوانان» اموالش مصادره شده بود. جعفری تا سال 1367 همچنان مکاتباتش برای بازگشت اموال را ادامه می دهد. نامه سرگشاده جعفری خطاب به یکی از مسولان بازهم او را روانه زندان قصر می کند. پیش از آن جعفری به دلیل فشارهای روانی، سکته می کند روانه بیمارستان می شود:«هر روز به دادگاه می رفتم. کارها را هم خودم پییگری می کردم. پشت در دادگاه می نشستم تا قاضی بگوید بیاید برای بررسی کارهایتان. یک روز پشت در دادگاه بودم که احساس فشار در قفسه سینه کردم بیهوش شدم. مرا به بیمارستان بردند و فکر می کنم چند روز بیهوش بودم.» زندگی شخصی عبدالرحیم جعفری در سال های پس از مصادره هر روز سخت تر می شد:« هر روز نامه می نوشتم. دست از کار برنمی داشتم. روزها راه می رفتم همه ذهن من پس گرفتن امیرکبیر بود. پیش از مصادره اموالم و وقتی کار می کردم، هیچ وقت همسرم من را زودتر از ساعت یک شب نمی دید. حالا همیشه در خانه بودم.» حرف هایش را چنین ادامه می دهد:« متوکل هستم. خودم را مرد می دانم به خاطر همین دست از تلاش برنمی داشتم. وقتی سرو صداهای انقلاب بلند شده بود بعضی ها به من می گفتند یک مقداری پول از کشور خارج کنید ولی من قبول نکردم. همان موقع که انقلاب در آستانه پیروزی بود، من خوشحال از اینکه سانسور برداشته می شود، سفارش ماشین چاپ 70 هزار دلاری داده بودم.» همسر عبدالحریم جعفری دوران متفاوتی را در کنار جعفری تجربه می کرد. نگاه مالک سابق انتشارات امیرکبیر بازهم به سمت قاب عکس کنار دستش می رود:« مرتب بیمارستان بود. برای من سخت نبود ولی او برایش خیلی عذاب آور بود. زندگی او از دست رفته بود. وقتی زن من شد، در یک اتاق زندگی می کردیم. بعدها برای او بهترین زندگی را درست کردم اما بعد از مصادره اموال بازهم زندگی ما سخت شد. در یک خانه کوچک زندگی می کردیم. همسرم به شدت بیمار شد، مدام بیمارستان بودیم. او انتظار نداشت که اینطور زندگی ما دگرگون شود. او 20 سال مریض بود و سرانجام هم فوت کرد. زندگی من را تباه کردند. یک آدمی که می توانستند آن کارها و فعالیت را انجام دهد کاری کردند که به نان شبش محتاج شود. به خودم می گفتم تو همان آدمی بودی که برای 30 شاهی در چاپخانه کار می کردی حالا هم به همان وضعیت افتاده ای. اشکالی ندارد، خدارو شکر.» بحرانی ترین دوران زندگی، بزرگترین ناشر ایران در سال های رقم خورد که او برای تامین هزینه های زندگی به فروش اموال شخصی اش روی آورد:« فرش و هرچه که داشتیم را همسرم برای گرفتن وام و تامین هزینه های زندگی، گرو گذاشته بود.» جعفری همچنان به نامه نگاری برای بازپس گیری اموالش ادامه می دهد. گاهی به قاب عکس های اطرافش نگاه می کند، خاطراتی در ذهنش زنده می شود و از روزهایی می گوید که مانند مراجعان عادی پشت در اتاق آیت الله یزدی برای دیدار با او ساعت ها به انتظار می نشسته است. سرگذشت عبدالرحیم جعفری برای سرمایه گذران بخش خصوصی ایران به ضرب المثل تبدیل شده است. علاالدین میرمحمدصادقی، نایب رئیس اتاق ایران هنگامی که به نام جعفری می رسد چنین در مورد او می گوید:« ایشان مرد بزرگ و شریفی بودند.» یکی از نزدیکان او با کنایه یادآوری می کند:« البته درس عبرت هم شدند که کسی نباید در حوزه فرهنگ سرمایه گذاری کند.»

سرمایه گذاران بخش خصوصی چقدر به اقتصاد فرهنگ می پردازند؟

وحشت از سرمایه گذاری

انتشار خاطرات سرمایه دارانی که اموالشان مصادره شده، سرمایه گذاران را از ادامه حضور در بازار نشر بازداشته است

طی سال های گذشته مجموعه خاطراتی از سرمایه دارانی که اموالشان مصادره شده، در بازار نشر ایران عرضه شده است. چنین مجموعه خاطراتی سرمایه گذاران بخش خصوصی را به این جمع بندی رسانده که برای حضور در حوزه اقتصاد فرهنگ، اشتیاقی از خود بروز ندهند. کتاب «پیشگامان رشد» که در انتشارات اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران منتشر شده شرح خاطراتی افرادی مانند عبدالرحیم جعفری را در دل خود جایی داده است. گردش مالی بازار نشر ایران تنها 778 میلیارد تومان در سال برآورد شده است. میزان سودهی پایین و همچنین زمان طولانی عرضه محصول سبب شده تا سرمایه گذران حرفه ای بخش خصوصی تمایلی برای حضور در بازار فرهنگ از خود بروز ندهند. با این حال نهادهایی مانند اتاق ایران به عنوان نمایندگان بخش خصوصی طی سال های گذشته اقدام به راه اندازی مراکزی برای عرضه کتاب به عنوان «کالای فرهنگی» کرده اند. اتاق ایران در جریان برگزاری جشنواره فجر سال گذشته نیز از فیلم هایی تحت عنوان «کالای هنری» تقدیر می کرد. هدف اصلی این جریان بخش خصوصی، ایجاد بازارهای تازه برای حضور سرمایه گذاران بخش خصوصی است. ایمان فرجام نیا، مدیر مرکز نشر اتاق ایران در این مورد می گوید:« سال 89 در مراسم 127 سالگرد اتاق ایران با حضور آقای دکتر نهاوندیان بعنوان ریاست اتاق و سایر اعضای اتاق، به اهمیت نهادی برای فرهنگ و مسائل فرهنگی بخش خصوصی پی برده شد، بطوری که فقدان نهاد فرهنگی برای اتاق بازرگانی نقش مهمی یافت و با تأکید و پشتیبانی ویژه دکتر نهاوندیان، رئیس اتاق ایران، مسأله پیشینه پژوهشی و گردآوری اطلاعات مربوط به گذشته در موضوعات مختلف، فعالیت بخش خصوصی را، با محوریت گردآوری نحوه شکل گیری تعاملات، ساختار و کارکردهای نهاد اتاق ایران، در مقاطع زمانی مختلف و نیز آثار فعالیت این تشکل و روند اقتصاد کشور در دستور کار قرار گرفت و در مرداد ماه سال 90، مرکزی برای این مهم دراتاق بازرگانی صنایع و معادن ایران شکل گرفت بنام مرکز امور فرهنگی و نشر. اساسی ترین ماموریت این مرکز بعد از ابلاغ سیاست های کلی اصل 44 قانون اساسی، تغییر در نگرش ها و باورها نسبت به سرمایه گذاری ها، کارآفرینی، اعتقاد به اقتصاد تولید محور و رشد اقتصادی بود. مسئله هویت بخش خصوصی یکی از مسائل مهم دیگری بود که در طی مسیر با آن مواجه شدیم، که این امر نیازمند به بررسی پیشینه ی جایگاه آن بود تا با توصیف کامل و همه جانبه به یک تحلیل جامع پیرامون بخش خصوصی، نقاط ضعف و قوت، تهدیدها و فرصت های آن دست بیابیم.» مراکز نشر تحت پوشش بنگاه ها و موسسات بزرگ بیش از آنکه قصد ورود به بازار نشر را داشته باشند، اهداف کلانی را برای خود تعیین می کنند. فرجام نیا نیز در این مورد می گوید:« در همین راستا مرکز امور فرهنگی و نشر، پروژه ای را در چارچوب گردآوری تاریخ و گذشته اتاق ایران از نقطه شکل گیری در مرداد سال 1263 توسط حاج محمدحسن امین الضّرب تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی آغاز کرد که این مهم با همکاری و همراهی جمعی از محققین برجسته گردآوری شد و دو تن از محققین کشور وظیفه نظارت بر تطبیق اسناد را بر عهده داشتند. این مجموعه در راستای اقدامات دیگر مرکز امور فرهنگی و نشر اتاق انجام شده است. که در گذشته دو مجموعه بزرگ را گردآوری و منتشر کردیم. اول مجله اتاق تجارت به عنوان اولین مجله بخش خصوصی که سال های 1308 تا 1317 را در برمی گیرد؛ دوم تهیه و انتشار مجلات و مطبوعات دوره اول پهلوی با 12 عنوان است. مجموعه مجلات و مطبوعات دوره اول پهلوی که سال 90 تهیه شد بالغ بر 90 درصد مطبوعات اقتصادی آن دوران را پوشش داده است. اقدام دیگری که صورت گرفت تدوین زندگینامه فعالان و کارآفرینان برجسته کشور در طی 100 سال گذشته بود. در قالب کتابی بعنوان پیشگامان رشد به اتمام رسید. این کتاب در با وجود اینکه حائز یک سری از محسنات است، در حال حاضر بدنبال بررسی دقیق تر اسناد ومدارک موجود درکشور است تا بازآفرینی و بازنگری جدی در پرداختن به شخصیت های کارآفرین صورت گیرد.» او اعتقاد دارد چناچه مستند سازی به صورت دقیقی صورت می گرفت، طی سال های گذشته بخشی از درآمدهای کشور هدر نمی رفت. مراکز مهم اقتصادی طی سال های گذشته با راه اندازی بخش انتشارات تلاش کرده اند، وارد بازار نشر ایران شوند ولی حجم کوچک بازار نشر ایران عملا فعالیت اقتصادی در این حوزه را بی معنا کرده است. به همین دلیل حضور در این بازار صرفه اقتصادی خود را از دست داده است. با وجود فعالیت مراکز مختلف تولید کتاب در ادارات دولتی، شبه دولتی و حتی بخش خصوصی همچنان تمایل چندانی برای سرمایه گذاری در حوزه کتاب ایجاد نشده است.

شمارگان کتاب در ایران چقدر است؟

تیراژ بدون سرمایه

شمارگان متوسط 700 تا 1500 نسخه برای کتاب در ایران موجب شده تا تمایل برای مورد به این بازار از دست برود

کروات ابی رنگ بیش از دیگر مشخصاتش از دور خودنمایی می کند. صاف می ایستند و کلماتش را آگاهانه انتخاب می کند:« بازار نشر و اساسا بازار فرهنگ برای سرمایه گذاران بخش خصوصی بیشتر از آنکه محلی برای کسب سود باشد، یک تفریح یا بدست آوردن پرستیژ است. بازاری که سودش را پس از یکسال بازگرداند، به معنای دقیق کلمه، غیراقتصادی است.» او هم مانند بسیاری دیگر از مدیران بخش خصوصی طی سال های گذشته حداقل یکبار به فکر سرمایه گذاری در حوزه فرهنگ افتاده است هرچند که پس از طی دوره ای کوتاه با زیان های انباشته این بازار را ترک کرده است. میزان فروش سینماهای کشور سال گذشته 29 میلیارد تومان، بازار کتاب 778 میلیارد تومان و بازار موسیقی 6 میلیارد تومان بوده است. در همین دوران بازار لوازم خانگی فروش 7 هزار میلیارد تومانی، بازار خودرو فروش 29 هزار میلیارد تومانی، بازار دخانیات فروش 4 هزار میلیارد تومانی و بازار پوشاک فروش 2 هزار 800 میلیارد تومان است. همچنین گردش مالی بازار نوشابه ایران سه برابر بازار کتاب است. آدامس های وارداتی هم 50 برابر بازار کتاب گردش مالی دارند. برآوردهای وزیرکشور نشان می دهد حداقل 600 هزار میلیارد تومان نقدینگی در اختیار مردم است. همچنین 18 میلیارد دلار ارز نیز در خانه های مردم ذخیره شده است. عضو هیات تطبیق مصوبات دولت با قانون خبر داده طی هشت سال گذشته 600 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده است. این آمارها نشان می دهد، سرمایه به اندازه کافی در اختیار سرمایه گذران وجود دارد ولی قیاس میزان سوددهی و سرمایه بری بازار کتاب با حوزه های دیگر سرمایه گذاری این بخش را از لحاظ اقتصادی زیان ده جلو می دهد. ناشران به طور متوسط برای تولید با تیراژ یک هزار و 500 نسخه 5 تا 10 میلیون تومان هزینه می کنند. بازگشت سرمایه اولیه و سود طی زمان یکساله انجام می شود. سرمایه گذاری در تولید تمامی محصولات براساس استانداردهای رایج باید با حداقل 25 درصد سود همراه باشد. اما بازار کتاب چنین وضعیتی ندارد. در حال حاضر تنها حوزه انتشار کتاب های دینی به عنوان پیشانی فعالیت مراکز نشر قرار دارد. در چند سال گذشته 20 درصد کل کتابهای منتشرشده در ایران، کتابهای دینی بوده­ است که بیشترین میزان کتاب چاپ شده را به خود اختصاص داده است. چاپخانه «اسوه» متعلق با سازمان اوقاف و امور خیریه و چاپخانه آستان قدس رضوی از جمله چاپخانه­های مهم کشور به شمار می روند که بیشترین حجم کتاب های مذهبی را تولید می کنند. تهران، قم و مشهد نیز بیشترین حجم کتاب را تولید می کنند. براساس آمارهای تایید شده وزارت ارشاد، یک چهارم ناشران فعال در کشور به طور تخصصی یا در کنار دیگر حوزه­ها، مشغول چاپ قرآن شده اند. وزارت ارشاد نیز تلاش می­کند با خرید برخی از کتابهای مذهبی به ناشران کمک کند؛ در فهرست کتابهای خریده­شده به وسیله وزارت ارشاد، بیشترین نسخه ­های خرید مربوط به قرآن کریم و نهج­البلاغه است. به طور متوسط هر سال 700 ناشر 5.5 میلیون جلد قرآن چاپ می­کنند. حاج حسین مهدیان، رئیس مرکز نشر فرهنگ اسلامی از بازاریان سرشناس قدیمی کشور دفترکارش را در خیابان شریعتی، پشت به پشت مسجد قبا قرار داده است. بازارچه کتاب نشرفرهنگ اسلامی تنها به توزیع کتاب های مذهبی می پردازد. بازارچه طی سال های گذشته به دلیل بحران فروش به حالت نیمه تعطیل در آمده و به نظر می رسد تعداد زیادی از غرفه های آن در حال واگذاری باشد. حاج آقا مهدیان، کمی پیش از نماز آستین های خود را بالا زده است. عینک بزرگی نیمی از صورتش را پوشانده است. روی میزش حجم زیادی از کتاب های دینی و خاطرات برخی سرداران جنگ قرار گرفته است. او می گوید:«هدف اصلی موسسه ما نشر فرهنگ، اسلامی است.» هزینه انتشار کتاب های موسسه از طریق همراها بازاری مهدیان تامین می شود. چاپ قرآن، نهج البلاغه، انواع کتاب های دعا و برخی متون اخلاقی اصلی ترین حوزه فعالیت های موسسه او را می سازند. به نظر می رسد، بازار کتاب های مذهبی نیز به صورت کامل در اختیار چنین نهادهایی قرار داشته باشد. رقبای مهدیان همگی ناشران وابسته به نهادهای جاکمیتی به شمار می آیند. تنها در بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی 11 میلیون کتاب مذهبی منتشر شده است. یک هزار و 466 عنوان کتاب چاپ نخست و هزار و 498 عنوان چاپ بعدی در تیراژ 11 میلیون و 643 هزار و 50 کارنامه این ناشر مذهبی است.

چرا کتاب دانشگاهی سود دارد؟

دانشگاه صندوق کسب درآمد

کتاب های دانشگاهی و درسی بخش مهمی از محصولات بازار نشر ایران را تشکیل می دهند

برآوردهای رسمی نشان می دهد، میانگین مطالعه در ایران به پایین ترین سطح رسیده است. در میان انواع شیوه های مطاله 15 دقیقه و 17 ثانیه مربوط به کتاب، 32دقیقه و 56 ثانیه مربوط به روزنامه، 5 دقیقه و 42 ثانیه نشریه مانند روزنامه و مجله و 21 دقیقه و 35 ثانیه مربوط به قرآن است. در حال حاضر بار اصلی بازار کتاب ایران روی دوش، کتاب های مذهبی و دانشگاهی قرار دارد. سهم اصلی این بازار هم به انتشارات «نشر دانشگاهی» و«سمت» رسیده است. انتشارات جهاد دانشگاهی نیز تمرکز زیادی بر چاپ کتاب داشته است. انتشارات سمت تا کنون حدود 1500 عنوان کتاب را با مجموع شمارگان 25 میلیون نسخه به چاپ رسانده است. اکنون، تقریبا همه دانشگاه­های بزرگ کشور سازمان انتشارات تاسیس کرده­اند و انتشار کتابهای دانشگاهی را به صورت تخصصی دنبال می­کنند. با این حال، هنوز 70 درصد کتابهای دانشگاهی در تهران منتشر می­شوند. حوزه های دیگر نشر به دلیل بحران فروش توان رقابت با بازار کتاب های دانشگاهی و دینی را از دست داده اند. از سوی دیگر ناشران به دلیل بحران شبکه توزیع امکان کسب سود از طریق چاپ کتاب را از دست داده اند. شرکت های توزیع 40 درصد قیمت پشت جلد کتاب را به عنوان دستمزد طلب می کنند. سال گذشته 123 مرکز پخش کتاب در کشور فعال بودند. در میانه دهه 70 ناشران تصمیم گرفتند مرکز پخشی تحت عنوان «پکا» را برای ساماندهی توزیع کتاب در کشور تاسیس کنند. شرکت توزیع جدید با مشارکت 89 ناشر سرشانس به همراه یک فروشگاه بزرگ در ابتدای خیابان انقلاب تاسیس شد هرچند که در سال 84 به دلیل بالاگرفتن اختلاف ها در هیات مدیره پکا از فعالیت بازماند. در حال حاضر 4327 ناشر فعال در کشور وجود دارد. از سوی دیگر تعداد کتابفروشی­ها فعال کشور 3914 واحد است. به گفته مدیران وزارت ارشاد، تعداد کل ناشرانی که مجوز انتشار کتاب دارند، 10 هزار ناشر است و 6 هزار ناشر عملا به فعالیت نشر نمی­پردازند. آمارهای رسمی نشان می دهد در آمریکا، تعداد کتابفروشی­ها 10 برابر تعداد انتشارات است. سال گذشته بحران های ارزی و افزایش قیمت کاغذ سبب شد تا ناشران با افت شدید تیراژ مواجه شوند. بخش مهمی از کاغذ مورد نیاز در کشور از طریق واردات تامین می شود. سالانه حدود یک میلیون تن محصولات سلولزی در کشور مصرف می­شود که تنها، 30 درصد این میزان در داخل کشور تولید می­شود. افزایش 5 برابری هزینه های واردات که از فشار هزینه ای تحریم ها و رشد قیمت ارز ناشی شده بود، در نهایت منجر به جهش ناگهانی قیمت کتاب و کاهش شدید تیراژ شد. حتی آمارهای رسمی وزارت ارشاد هم نشان می دهد به طور متوسط سالیانه 4 میلیون جلد از تیراژ کتاب در کشور کاسته شده است. در هفت ماه نخست سال 91، 87 میلیون و 225 هزار و 13 جلد کتاب در کشور منتشر شده بود که همین عدد برای مدت مشابه سال قبل تر، 91 میلیون و 246 هزار و 756 جلد بود. پس از سال 1384 نیز روند تولید و چاپ کتاب به طور متوسط در کشور 43 درصد کاهش داشته است. در سال ۱۳۸۵ از حدود ۵۳ هزار و ۵۰۰ عنوان نزدیک به ۲۲۸ میلیون و ۶۰۰ هزار نسخه کتاب وارد بازار شده بود.

در سال بعدی تعداد عنوان ها ده هزار افزایش داشته اما مجموع کتاب هایی که منتشر شد ۳۰ میلیون نسخه کمتر شد. همین روند طی سال های بعدی همچنان ادامه پیدا کرد. حتی تعداد متوسط صفحات کتاب ها نیز از 252 به 235 صفحه رسیده است. براین اساس تعداد صفحات چاپ شده کتاب ها برخلاف افزایش ده میلیون نفری جمعیت، حداقل 12 درصد کاهش داشته است.

اما در حالی که تمامی آمارها خبر از کوچک شدن بازار کتاب ایران می دهد، چاپ کتاب در کشورهای توسعه یافته با رشد قابل توجهی همراه بوده است. گزارشی که در یکی از نشریات تخصصی کتاب کشور منتشر شده است نشان می دهد در دوره یکسال تیراژ کتاب در ژانرهای مختلف در کشورهای مانند امریکا و انگلیس به این ترتیب رشد داشته است:« کتاب های درسی با ۲۰ درصد رشد، موسیقی، فلسفه و روان شناسی هر دو با ۱۴ درصد رشد، دین با ۱۲ درصد رشد، کتاب های جوانانه، بیوگرافی، مدیریتی و تجاری هم هر کدام ۱۱ درصد رشد داشته اند. با این حال رشد اصلی متعلق به کتاب های داستانی بوده که پس از چندسالی روند نزولی رشد ۱۳ درصدی به خود دیده است.»

در ایران وزارت ارشاد به طور سالیانه 3 میلیارد تومان بودجه برای اهدای کتاب رایگان صرف کرده تا شاید به این ترتیب بخشی و با تزریق بودجه دولتی وضعیت بازار کتاب را به تعادل نسبی برساند. به موازات آن تنها در هفته کتاب 3965 نمایشگاه در مدارس ، 1183 جشن کتاب، 319 نمایشگاه ویژه کتاب های دانشگاهی و هزار نمایشگاه کتاب در پایگاه های بسیج برگزار شده است. اقدامات اینگونه وزارت ارشاد تاثیر چندانی در بازار نشر کشور نداشته است. همزمان تیراژ کتاب ها به صورت مدام روند نزولی را پیش گرفته است. ناشران در مورد این کاهش تیراژ دلایل متفاوتی را اعلام می کنند.

جعفر همایی مدیر انتشارات نی در مورد تیراژ کتاب های این انتشارات به خبرگزاری مهر گفته بود:« بعضی از کتاب ها را با تیراژ 500 نسخه هم منتشر می کنیم و بالاترین تیراژ آثار ما هم 2000 نسخه است. نمی توان گفت که چاپ کتاب با این تیراژ اصلآ سود ندارد، اما مقداری هم نیست که بتوان روی آن حساب کرد. این کار تصمیمی اقتصادی برای حفظ دارایی ها است.»

امیر حسین زادگان مدیر انتشارات ققنوس هم در گفت و گوی کوتاه با خبرگزاری مهر در مورد تیراژ کتاب هایش گفته است:«عمده ی تیراژ آثار ما این روزها 1000 نسخه است. تعهد ما نسبت به مولفان و حذف نشدن عناوین آثارمان، دلایلی است که علیرغم نداشتن سود، همچنان آثار را با تیراژهای پائین منتشر می کنیم.»

صدرالدین بهشتیمدیر انتشارات روزنه هم در گفت و گوی با همان خبرگزاری در مورد تیراژ کتاب هایش گفته بود:«اصولآ انتشار کتاب با تیراژ کمتر از این به صرفه نیست. البته ممکن است بعضی کتاب ها به صورت مرجع و کتاب های خاص، با تیراژ زیر 1000 نسخه هم چاپ شوند، ولی این کار برای کتاب های معمولی هیچ گونه توجیه اقتصادی ندارد. در اوائل دهه ی 80، کتابی زیر 3000 نسخه نداشتیم و معمولآ تیراژهایمان 5000 نسخه بود. ما کتاب هایی داشتیم که در یک سال با تیراژ 5000 نسخه، 15 بار تجدید چاپ شدند، یا در نمایشگاه کتاب، 6 بار تجدید چاپ می شدند.» تمامی آمارهای بازار نشر نشان می دهند، تنها فعالیت برای ناشران وابسته به نهادهای دولتی و حاکمیتی معنای اقتصادی دارد. کتاب های مفاتیح الحیات و نورالدین پسر ایران طی سال گذشته 34 و 33 بار تجدید چاپ شدند. به گفته مسول فروش انتشارات نیز حداقل تیراژ کتاب هایی مانند نورالدین پسر ایران 3 هزار نسخه در هر بار چاپ بوده است. در همین دوره زمانی بازهم انتشارات آستان قدس رضوی رکورد تیراژ را شکست. کتاب «سبک زندگی؛ منشور زندگی در منظر امام رضا(ع)» با تیراژ یک میلیون نسخه از سوی این انتشارات روانه بازار شد. از سوی دیگر حتی رمان های پرفروش بازار کتاب ایران هم فاصله غیرقابل رقابتی را با این بازار ایجاد کرده اند. "بامداد خمار"، نوشته ی فتانه حاج سید جوادی در طول 10 سال تنها 300 هزار نسخه فروش داشته است. در حال حاضر بیشترین شمارگان چاپ کتاب بعد از رمان به کتاب های علوم اجتماعی اختصاص دارد. این در حالی است که براساس آمارهای مرکز آمار ایران حداقل 76 درصد از فارغ التحصیلان رشته های علوم اجتماعی پس از پایان تحصیلاتشان بیکار باقی می مانند. بر اساس آخرین سرشماری صورت گرفته، 768 هزار بیکار در کشور دارای تحصیلات فوق دیپلم تا دکترای تخصصی هستند که در این بین، 505 هزارنفر دارای لیسانس و 207 هزار نفر فوق دیپلم دارند. همچنین بیشترین تعداد بیکاران دانشگاهی نیز در رشته های علوم انسانی و هنر، علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق و مهندسی ساخت و تولید تحصیل کرده اند. به گزارش مرکز آمار ایران بیشترین تعداد زنان بیکار با 134 هزار و 791 نفر در رشته علوم اجتماعی، بازرگانی و حقوق تحصیل کرده اند. مجموعا 100 هزار و 912 نفر مرد و زن در رشته های علوم انسانی و هنر بیکاراند و 76 هزار و 191 نفر نیز در علوم، ریاضی و کامپیوتر جزو بیکاران محسوب می شوند. با این وجود آمارهای خبرگزاری کتاب ایران نشان می دهد، در سومین هفته شهریور ماه سال جاری از یک هزار و 69 عنوان کتاب منتشر شده سهم کتاب های علوم اجتماعی بیشترین بوده است. از مجموع 136 عنوان کتاب منتشر شده در حوزه علوم اجتماعی 116 اثر تالیفی و 20 کتاب هم ترجمه بودند. 97 عنوان کتاب برای اولین بار منتشر شدند و 39 اثر نیز تجدید چاپ شدند. همچنین تعداد 120 اثر در تهران و 16 کتاب هم در شهرستان منتشر شد.

شمارگان کتاب های کمک آموزشی چقدر است؟

کمک آموزشی ها امید بازار

ریسک سرمایه گذاری در بازار کتاب به عدد 50 درصد رسیده است.

160 میلیارد تومان گردش مالی بازار کتاب های اموزشی و کمک آموزشی در سال برآورد می شود. در حال حاضر حداقل 4 هزار و 600 ناشر در زمینه نشر کتاب های کمک آموزشی فعالیت می کنند. سالیانه در ایران نیز 160 میلیون جلد کتاب آموزشی و کمک آموزشی برای 12 میلیون و 300 هزار دانش آموز تولید می شود. براساس گفته های یکی از مسولان وزارت ارشاد تیراژ کتاب های درسی نیز در کشور به عدد 140 میلیون نسخه رسیده است. تمامی برآوردها نشان می دهد ریسک سرمایه گذاری در حداقلی ترین حالت در بازار کتاب بیش از 50 درصد است ولی با این وجود تنها کتاب های دینی، آموزشی و کمک آموزشی همچنان بازار نشر ایران را حفظ کرده اند. گزارش وزارت ارشاد نشان می دهد، بحران بازار نشر در تمامی کشورهای درحال توسعه وجود دارد. کشورهای در حال توسعه با 80 درصد جمعیت جهان 30 درصد بازار نشر را در اختیار دارند و کشورهای توسعه یافته با 20 درصد جمعیت جهان، 70 درصد این بازار را به خود اختصاص داده اند. براساس اطلاعاتی که در گزارش خبرگزاری کتاب منتشر شده است، در طول ده سال از 10 ایرانی تنها یک نفر کتاب خریده است. همچنین آمار دیگری نشان می دهد، هر ایرانی به طور متوسط سالیانه تنها 5/2 جلد کتاب می خواند. البته اطلاعات دیگری این آمار را نقض می کند و تاکید دارد هر ایرانی طی 5 سال تنها یک جلد کتاب می خواند.

ما بیشتر کتاب می خریم یا امریکایی ها؟

کالای گران

قیاس درآمد سرانه نشان می دهد، هزینه کتاب در کشورهای توسعه یافته عدد قابل توجهی از درآمد شهروندان را پوشش نمی دهد.

بهای متوسط کتاب در ایران پس از رشد شدید قیمت دلار به عددی بین 15 تا 30 هزار تومان رسیده است. متوسط قیمت کتاب در آمریکا برای کتاب های داستانی بین ۱۶ تا ۲۷ دلار و برای کتاب های غیرداستانی ۲۰ تا ۲۶ دلار است. تبدیل هزینه دلار به ریال براساس قیمت متوسط سه هزار تومان نشان می دهد بهای متوسط کتاب در امریکا 60 هزار تومان تا 78 هزار تومان است. در آمد سرانه شهروندان امریکایی به طور متوسط 4 هزار و 200 دلار برآورد شده است. بازهم براساس تبدیل نرخ دلار به ریال هر شهروند امریکایی ماهیانه 12 میلیون و 600 هزار تومان درآمد دارد. هزینه 20 تا 27 دلاری برای خرید هر جلد کتاب تنها یک صد و پنجاه هفتم از درآمدهای او را به خود اختصاص می دهد. درحال حاضر 33 درصد درآمد امریکایی ها صرف مسکن، 22 درصد حمل و نقل و 11 درصد بیمه می شود. اما آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد درآمد متوسط خانوارهای ساکن شهرهای بزرک و تهران یک میلیون و 600 هزار تومان بوده است. براین اساس هرخانواده ایرانی 11 میلیون کمتر از خانواده های امریکایی درآمد دارد. آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد شهروندان ایرانی 5/2 درصد از درآمدهای خود را صرف امور فرهنگی می کنند. قیاس میزان درآمد سرانه نشان می دهد، همچنان دسترسی از نظر بودجه ای به کتاب در کشورهای توسعه یافته بسیار بیشتر و ارزان تر از ایران است. در امریکا شش ناشر بزرگ و 400 ناشر متوسط و 86 هزار ناشرکوچک فعالیت می کنند و این درحالی است که در ایران 10 هزار ناشر مجوز چاپ کتاب دارند. تنها یکی از موسسات انتشاراتی امریکا 41 هزار کارمند در اختیار دارد و از راه فروش نسخه های الکترونیک کتاب ها ۵/۱ میلیارد دلار سود بدست آورده است.



چرا کتاب های سفارشی خریدار ندارد؟

آرپی چی زن کتاب نمی خواند

کتاب هایی که در حوزه های دفاع مقدس به چاپ می رسد،​مورد اقبال رزمندگان و حتی مخاطبان عادی هم نیست

داخل حسینه مملو از جمعیت است. میانگین سنی افراد حاضر در جلسه بیش از 50 سال به نظر می رسد. لباس های ساده، گاهی صورت های اصلاح شده و عده ای هم با ته ریش شمایل میهمانان را می سازند. ترافیک اتوبان های منتهی به بهشت زهرا هنوز به اوج خود نرسیده است. میهمانان در حسینه مرکزی بهشت زهرا، همگی «آرپی چی» زن های دوران جنگ تحمیلی بوده اند. اعضای «گردان شهدا» در سال های پس از جنگ سعی کرده اند همچنان پیوندی باهم داشته باشند. هر جمعه ساعت نه صبح، اعضای گردان در حسینه بهشت زهرا جمع می شوند. یکی از قدیمی های جمع، مردی 56 ساله، با موهای سفید و کوتاه در مورد جمع شان می گوید:« اینها همه بچه های جنگ هستند. بیشترشان بچه ها آرپی چی زن گردان شهدا بوده اند. در سال های بعد از جنگ هم قرارهمه ساعت نه صبح جمعه ها در بهشت زهرا است.» حسینه مقابل مزار حاجی بخشی قرار گرفته است. همگی میهمانان صبحگاه بهشت زهرا حاجی بخشی را می شناسند. کتاب های دعای کمیل، دعای ندبه و مفاتیح در حسینه وجود دارد. گوشه حسینه 5 نفر از رزمندگان پیش از آغاز رسمی مراسم سرگرم گفت و گو شده اند. میان ها یک «کتاب» قرار دارد. یکی از رزمندگان، استاد انقلاب اسلامی دانشگاه امیرکبیر است. کتاب سرگذشت یکی از رزمندگان عملیات فتح المبین است که انتشاراتی دولتی آن را منتشر کرده است. استاد دانشگاه در حالی که از خاطرات کتاب کلافه شده می گوید:« متاسفانه آنچه در چنین کتاب هایی منتشر می شود، عملا تنها 30 درصد واقعیت و 70 درصد غلو است. البته دروغ نمی نویسند ولی در نوشتن داستان بیش از اندازه روی نکاتی تمرکز می کنند که در واقعه تاریخی اهمیت زیادی نداشته است.» یکی دیگر از اعضای جمع پنج نفره در حالی که با بی میلی صفحات کتاب را ورق می زند، می گوید:« فقط قصه می نویسند.» روی کلمه قصه تکیه می کند و دیگران منظورش را کامل می کنند:« اصل ماجرا در کتاب های دفاع مقدس وجود ندارد.» در میان اعضای گردان آرپی چی زن ها، یکی از هم خاطراتش را نوشته است. مرتضی 23 ساله بوده که روانه جبهه شده است. خاطرات او در کتابی 300 صفحه ای از لحظه اعزام تا مجروحیت جمع آوری شده است ولی به گفته مرتضی کتاب 4 سال است که در ارشاد برای گرفتن مجوز معطل مانده است. او فعالیت انتشارات های دولتی و حاکمیتی را بزرگترین مشکل همسنگرانش می داند:« متاسفانه خیلی وقت ها ما خودمان هم نمی دانیم این خاطرات از کجا می آید؟ تصویری که در این کتاب ها از رزمنده ارائه می دهند نسبتی با واقعیت ندارد.» مراسم با صدای قطع و وصل میکرفون آغاز می شود. هر کدام از رزمندگان بازنشسته، گوشه ای برای خود پیدا می کنند. کتاب خاطرات عملیات فتح المبین روی سکوی باقی مانده است. همه پراکنده شده اند. آمارهای رسمی گفته های منتقدان فعالیت نهادهای حاکمیتی در حوزه کتاب را تایید می کند. براساس اطلاعاتی که وزارت ارشاد منتشر ساخته مدرسان شریف، سمت، دانشگاه پیام نور، سوره مهر، بوستان کتاب قم، رهنما، جنگل، امیرکبیر، جاودانه و دفتر انتشارات اسلامی فعال ترین ناشران کشور به شمار می آیند. تمانی نهادهای نظامی کشور نیز مرکز «حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس» را در دل خود جایی داده اند. مرکز رسمی طی سال های گذشته با تیراژ های قابل توجهی اقدام به انتشار کتاب خاطرات دفاع 8 ساله کرده اند ولی هنوز محصولات این مراکز به صورت فراگیر به دست مخاطبان اصلی آن نرسیده است. یکی از رزمندگان سابق در حالی به پرایدش تکیه داده است، تسبیحی را دور دست می چرخاند، گاهی با انگشتر عقیقش بازی می کند و در حال خداحافظی با لبخندی کنایه آمیز می گوید:« بعضی وقت ها باید بگویم مراکز حذف آثارو....دفاع مقدس.» دیگران با صدای بلند با شوخی او می خندند. بعضی هم قدری صورتشان را درهم می کنند. رزمندگان علاقه ای به مطالعه کتاب هایی که در حوزه فعالیت آنها منتشر شده ندارند. اما هنوز چاپخانه های تهران، قم و مشهد با تمام توان صدای حرکت دستگاه هایشان را به گوش دیگران می رسانند.

چرا ناشران مسولیت سانسور را قبول نمی کنند؟

سرمایه هایی که خمیر می شوند؟

فشارهای اقتصادی برصنعت نشر مانع از افزایش قدرت ریسک سرمایه گذاران شده است. حتی مولفان کتاب در ایران نیز در بهترین حالت با دریافت حق التایف 100 هزار تومان از خط فقر عقب تر هستند

امام جمعه سوسنگرد و گروهی از رزمندگان قدیمی، شهر سه ماه قبل پس از پایان مراسم نماز جمعه در حوالی مسجد جامع شهر به اتفاقی که آن را «اهانت آمیز» خطاب کردند، معترض شدند. حداقل به گفته وزیرسابق ارشاد، امام جمعه چاپ کتابی در مورد دفاع مقدس و سوسنگرد را توهین آمیز خطاب کرده بود. براساس آمارهای رسمی سالیانه 65 هزار عنوان کتاب در ایران مجوز انتشار می گیرند. آخرین عددی که وزیرسابق ارشاد منتشر ساخت نیز نمایان می سازد، سالیانه به طور متوسط 200 عنوان کتاب بدون مجوز باقی می مانند. حتی او تذکر داده بود که حداکثر پنج مولفه به اندازه ای سرو صدا به راه می اندازند که وزارت ارشاد متهم به سانسور فله ای کتاب ها می شود. از سوی دیگر برخی ناشران اعتقاد دارند، محدودیت های وزارت ارشاد برای صدور مجوز به اندازه ای بالا رفته که امکان فعالیت از صنف را گرفته است. حتی برخی از مولفان برای عبور از بحران ممیزی اقدام به چاپ کتاب هایشان با تیراژ زیر 250 نسخه می کنند. شمارگان زیر250 نسخه به معنای چاپ جزوء به حساب می آید و دیگر نیازی به دریافت مجوز انتشار از وزارت ارشاد نیست. البته گفته های ناشران سرشناس کشور نشان می دهد شمارگان کتاب طی سال های گذشته تا عدد 500 نسخه نیز کاهش پیدا کرده است. پیشنهاد علی جنتی وزیرارشاد دولت یازدهم برای سپردن سانسور کتاب ها به ناشران در چنین فضایی با واکنش هایی متفاوت مواجه شد. به نظر می رسد، ناشران علاقه ای برای قبول مسولیت سانسور کتاب ها نداشته باشند. اولین اعتراض رسمی نیز از سوی اتحادیه صنفی ناشران بیان شده است. محمود آموزگار دبیراتحادیه ناشران و کتابفروشان می گوید:« ناشران نمی خواهند مسئولیت سانسور کتاب به آنها سپرده شود. اگر ارشاد چنین اقدامی کند زیان های قابل توجهی به صنعت نشر وارد می کند.» طرح تازه وزیرارشاد هرچند که حداقل در فضای تبلیغاتی نمایشی از واگذاری امور تخصصی به صنف به شمار می آمد ولی از نظر اقتصادی هزینه های زیادی را برای ناشران به همراه داشت. در حال حاضرنسخه صفحه بندی شده کتاب به وزارت ارشاد ارائه می شود. کارشناسان وزارت ارشاد طی حداقل دو هفته تا یک ماه نتیجه بازبینی خود را به ناشران اعلام می کنند. البته به گفته برخی ناشران طول دوره بازبینی براساس نام نویسنده، موضوع و نام ناشر می تواند تا زمانی بیش از شش ماه و حتی یک سال نیز به طول انجامد. رمان، شعر و تاریخی معاصر بیشترین حساسیت را به همراه دارند. در طرح وزارت ارشاد، در صورتی که کتاب پس از چاپ با مشکل سانسور مواجه می شد، ناشر چاره ای به غیر از جمع آوری آن از بازار نداشت. به این ترتیب هزینه حداقل 10 میلیون تومانی به او تحمیل می شد. حتی در صورتی که وزارت ارشاد قصد خرید این نسخه ها را داشته باشد بازهم با بحران مالی مواجه می شود. در سال 91 وزارت ارشاد تنها برای فعالیت های قرآنی، 200 میلیارد تومان هزینه صرف کرد. در سال 92 کل بودجه حوزه نشر که در قانون بودجه مورد تصویب قرار گرفت، 80 میلیارد تومان بود. به گفته یکی از معاونان کنونی وزارت ارشاد تاکنون تنها یک سوم این بودجه به وزارت ارشاد رسیده است. کسری بودجه 40 درصدی کل کشور نشان می دهد، وزارت ارشاد حتی در سال 93 نیز قدرت جذب بودجه ای بیش از این را نخواهد داشت. امسال بودجه نشر 100 درصد افزایش یافته بود. برآوردهای اولیه نیز نشان می داد، تنها حوزه نشر به 110 میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. در صورتی که ایده جنتی در مورد سانسور به نتیجه می رسید، راه اجرایی پیش روی وزارت ارشاد باقی نمی ماند. ناشران حاضر به پرداخت هزینه های مادی و معنوی کتاب هایی نیستند که احتمالا پس از چاپ با موجی از اعتراض های گروه های سیاسی مواجه می شود. آموزگار نیز تاکید کرده است که ناشران از ممیزی قبل از چاپ استقبال می کنند. آنها علاقه ای به خمیر شدن سرمایه هایشان ندارند. دبیر اتحادیه ناشران و کتابفروشان در این مورد می گوید:« چاپ کتاب، پروسه ی پرهزینه ای است و بدون شک اگر این رویکرد از سوی مدیران ارشاد اتخاذ شود، می تواند زیان های قابل توجهی را به صنعت نشر وارد کند. مضاف بر اینکه فضای ممیزی همچنان فضای موهومی است و ناشر نمی داند استفاده از چه کلماتی درست است و یا چه کلماتی را باید با چه کلماتی جایگزین کند.» حتی برخی ناشران اعتقاد دارند انتقال مسولیت سانسور از وزارت ارشاد به ناشران از نظر «منزلت اجتماعی» صنف را با خطر مواجه می سازد. شهلا لاهیجی در گفت و گویی با خبرگزاری ایلنا در این مورد تاکید کرده بود:« سپردن ممیزی به خود ناشران حرف تازه ای نیست و این طرح نمی تواند مشکلی را حل کند. سایه اداره کتاب روی حوزه ی نشر است وقتی یک نفر خارج از سیستم ارشاد می تواند با بدگویی هایش باعث شود که یک کتاب مجوز دار توقیف شود، هیچ مشکلی حل نخواهد شد.» دبیر اتحادیه ناشران نیز به صورت رسمی چنین رویکردی را رد کرده بود:« با شرایطی که طی سال های اخیر شاهدش بودیم، منطقی ترین خواسته این است که اولا با اتکا به اصل آزادی بیان در قانون اساسی، قوانین و ضوابط نشر اصلاح شوند. این درحالی ست که آخرین مصوبه ی شورای انقلاب فرهنگی که به سال ٨۹ برمی گردد، مشکل دارد.» گفته های دبیر اتحادیه ناشران نشان می دهد، این صنف حاضر به پذیرش هزینه های اقتصادی و سیاسی ناشی از ایده وزارت ارشاد نبوده است:« بخش قابل توجهی از ناشران موافق چاپ بدون ممیزی نیستند زیرا به هر حال شرایط فعلی برایشان امن تر است. اما حرف من این است تا زمانی که اصل قانون و ضوابط اصلاح نشود، چه فرقی می کند که ممیزی قبل از چاپ باشد یا بعد از چاپ؟ چه فرقی می کند که ناشر پشت این در بماند یا آن در؟ ضمن اینکه انتقال ممیزی به بعد از چاپ، می تواند خسارات قابل توجهی را به نشر کشور وارد کند.» این ایده در نهایت از سوی وزارت ارشاد پس گرفته شد. بررسی فضای اقتصادی صنعت نشر ایران نشان می دهد، صنف ناشران بیش از اندازه نظر اندازه بازار به مرحله خطر رسیده است. آمارهای وزارت ارشاد نشان می دهد، حداقل 1000 نفر در صف مجوز انتشارات ایستاده اند. این در حالی است که تعداد متقاضیان انواع هفته نامه، ماهنامه، دوماهنامه و روزنامه بیش از 4 هزار نفر است. حتی تعداد فیلم سینمای ساخته شده در سال نیز به طور متوسط بین 80 تا 100 مورد است. هزینه متوسط تولید فیلم سینمایی نیز طی سال های گذشته بین 500 میلیون تومان تا 6 میلیارد تومان بوده است. در صورتی که تنها عدد حداقلی 500 میلیون تومان برای ساخت تمامی فیلم ها در نظر گرفته شود، گردش مالی اولیه صنعت سینما در حداقلی ترین حالت به 40 میلیارد می رسد. این در حالی است که کل گردش بازار کتاب 778 میلیارد تومان است. در این شرایط بازار کتاب به عنوان ضعیف ترین بخش بدنه بازار فرهنگ به شمار می آید. حتی مولفان نیز در این بازار درآمدی از چاپ کتاب هایشان حاصل نمی شود. حق التالیف 15درصدی نویسنده با کتابی که در تیراژ1100 نسخه با قیمت ده هزار تومانی تنها یک میلیون و ششصد و پنجاه هزار تومان است که این رقم 100 هزار تومان از خط فقر در تهران کمتر است. در این شرایط به نظر می رسد که ناشران و نویسندگان علاقه و توانی برای در خطر قرار دادن سرمایه های اندک خود نداشته باشند. نتیجه واگذاری مسولیت رسیدگی به شکایت در تمام 3 میلیون و 500 هزار واحد صنفی کشور برعهده بیش از 6 هزار و 680 اتحادیه گذاشته شده است ولی ناشران علاقه ای برای پذیرش مسولیت های حاکمیتی ندارند.


کد مطلب: 6193

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdca.onik49n6e5k14.html?6193

تيترآنلاين
  http://titronline.ir