تيترآنلاين - كاش آقاي بذرپاش بگويدسازمان راچگونه تحويل گرفت واکنون چه تحويل مي دهد؟ - نسخه قابل چاپ

كاش آقاي بذرپاش بگويدسازمان راچگونه تحويل گرفت واکنون چه تحويل مي دهد؟

4 دی 1389 ساعت 12:03

کاش آقاي بذرپاش به جامعه و جانشين بعدي بگويد قرار بوده است چه کند و چه کرده است؟ بگويد سازمان را چگونه تحويل گرفته است واکنون چگونه تحويل مي دهد؟


تيترآنلاين - «جوانان و فرآيند حرکت از زنده ماني به زندگاني»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد است كه در آن مي‌خوانيد؛

هفته گذشته اتفاقات ريز و درشت فراواني فضاي جامعه را پر و خالي کرد که هر کدام ظرفيت واسعه اي را براي نوشتن يادداشت و سرمقاله و تحليل و تفسير در اختيار نويسندگان و روزنامه نگاران و رسانه داران قرار مي داد. رويداد تغيير وزير امور خارجه، اعلا م اجراي طرح هدفمندکردن يارانه ها و واريز هشت هزار تومان پول نان براي هر نفر به حساب سرپرست خانوارها، رفع محدوديت و ممنوعيت از وجوه واريز شده به حساب ها مربوط به طرح هدفمند کردن يارانه ها و کاستن يک ساعت از کار ادارات در تهران به علت ادامه آلودگي هوا، اجلا س اکو در ترکيه و سخنراني رئيس جمهور کشورمان در آن اجلا س و بالا خره تغيير ناگهاني «بذرپاش» که در عنفوان جواني و در زماني بسيار کوتاه بذرها پاشيده که بايد منتظر محصول آن بود، از بذرهاي پاشيده شده در سايپا تا انتشار يک روزنامه سراسري و مديريت اندکي بيشتر از يکسال بر سازمان ملي جوانان که هر يک اگر نگوئيم هزاران اما و اگر دارد ولي قطعا پنج و شش اما و اگر آن را نمي توان انکار کرد.

در چنين شرايطي اگر روزنامه اي مدعي شود که سوژه براي سرمقاله و يادداشت ندارد قدري بي انصافي است و شايد هم سو»استفاده از کثرت بي انصافي هايي که در گوشه و کنار سر بر آسمان برداشته اند. در ميان تمام اين سوژه ها به لحاظ اهميتي که احساس مي کنم من به تغييرات ناگهاني سازمان ملي جوانان نقبي محتاطانه مي زنم. اين که مي گويم محتاطانه نه از روي ترس است و نه عافيت طلبي بلکه از بي اطلا عي است. حقيقت اين است که نمي دانم سازمان ملي جوانان قرار بوده براي جوانان چه کند، و چه کرده است. البته مي دانم که ششم مرداد سال 1371 شوراي انقلا ب فرهنگي اساسنامه شوراي عالي جوانان را تصويب کرد و بعدا تبديل شد به سازمان ملي جوانان و قرار بود وفق اساسنامه به نيازهاي فرهنگي، اجتماعي، روحي و احساسي جوانان پاسخ گفته شود.

قرار بود زمينه مشارکت جوانان در حيات اجتماعي فراهم آيد، قرار بود نشاط و شادابي جوانان حفظ و تقويت شود، قرار شد بودجه لا زم به منظور ساماندهي اوقات فراغت جوانان دراختيار استانداري ها قرار گيرد، قرار بود امر ازدواج در کشور ساماندهي شود و... اما نمي دانم اين افق هاي آرماني در چه وضعيتي است.

اصلا چرا مهرداد بذرپاش ناگهاني برداشته شد، آيا برداشتن او با برداشتن وزير امورخارجه ارتباطي دارد يا خير؟ رئيس دفتر رئيس جمهور دراظهارنظري گفته بود از دوسال پيش بذرپاش تقاضاي رفتن از سازمان ملي جوانان را داشت در حالي که او کمتر از 5/1 سال است که براين مسند تکيه دارد. نمي دانم نفر بعدي که براي اين سازمان معرفي شده است کيست؟ چه نسبتي با اين مسووليت دارد؟ اهل فن شرايطي براي مسووليت پذيري قائلند که عبارت است از معرفت(شناخت)، مهارت(توانائي)، اخلا ق و کفايت و اهليت. خانمي که قرار است اين مسووليت را بپذيرد-و البته گويا هنوز نپذيرفته- آيا اين شرايط را دارد و چگونه اين شرايط احراز شده است؟ همه اينها دليلي است که من محتاطانه به اين مساله بپردازم.

واقعيت اين است که سال ها قرار است براي جوانان کاري شود. قرار است اعتمادسازي شود، اما هر بار که يک نقطه پرتاب براي جوانان در نظر گرفته شده است. بعدها معلوم شد، هدف جوانان نبوده اند، بلکه مسائل ديگري وجود داشته که بايد حل مي شد و جوانان بايد جاي ديگري سير مي کردند تا مزاحمتي براي آن مساله نداشته باشند، گاهي ورزش نقطه پرتاب بود، گاهي کنکور، گاهي دانشگاه، گاهي... و... امروز نقطه پرتاب کجاست؟ کاش آقاي بذرپاش به جامعه و جانشين بعدي بگويد قرار بوده است چه کند و چه کرده است؟ بگويد سازمان را چگونه تحويل گرفته است واکنون چگونه تحويل مي دهد؟ حداقل کاش همان که تحويل گرفته را تحويل دهد و نفر بعدي هم معلوم باشد چه تحويل مي گيرد و قول بدهد حداقل همين را تحويل خواهد داد.

اشتغال، ازدواج، اوقات فراغت جوانان و نياز آنها به تفريح و تحصيل در کجاست و قرار است به کجا رسانده شود؟ آيا برنامه اي براي گذر از «زنده ماندن» به «زندگي کردن» وجود دارد؟ اهداف برنامه چهارم براي جوانان در چه وضعيتي است و براي تحقق آنها چه کرده ايم؟ به قول استاد ابوالقاسم حسينجاني که عنوان مطلب را نيز از او وام گرفته ام: تنها راه و روش براي اصلا ح و بازآفريني زندگي و سر زندگي آدميان، باز تعريف آگاهانه «خوب افزار»ها براي عبور دانسته و وارسته از «زنده ماني» به «زندگاني» است.


کد مطلب: 1567

آدرس مطلب: http://titronline.ir/vdca.in6k49nm05k14.html?1567

تيترآنلاين
  http://titronline.ir