تيترآنلاين 13 خرداد 1389 ساعت 11:08 http://titronline.ir/vdcfimdmaw6dv.giw.html?363 -------------------------------------------------- عنوان : فشار بر ايران بدون برگ برنده -------------------------------------------------- ‌وزارت ‌امور ‌خارجه ‌آمريكا ‌به ‌منظور ‌جلب ‌رضايت ‌مسكو ‌و ‌پكن ‌مجبور ‌شد ‌از ‌تحريم‌‌هاي ‌شديد در طرح اولية خود‌ ‌امتناع ‌كند. متن : تيترآنلاين - هرچند ‌شماري ‌از ‌ديپلمات‌هاي و برخي تحليل‌گران روس بر اين مهم اصرار داشتند كه هزينة تخاصم با ‌تهران براي مسكو به واسطة موافقت با قطعنامة چهارم تحريم عليه ايران به ‌مراتب ‌بيش از مزايايِ احتمالي پيشنهادي از سوي امريكا از جمله موافقت اين كشور با لغو برخي تحريم‌ها عليه شركت‌هاي روسي و امتناع ‌از ‌استقرار ‌بخشي از سامانه ‌ضد‌موشكي آن ‌در ‌اروپاي ‌شرقي است، اما كرملين نهايتاً تسليم ‌رويكرد ‌آتلانتيكي در خصوص ايران شد. با اين وجود، سياست خارجي فعال ايران در وارد كردن تركيه و برزيل به گردونة معادلات بين‌المللي پيرامون برنامة هسته‌اي خود، اسباب آن شد تا دست‌‌آوردهاي روسيه از قبيل معامله بر سر ايران از آنچه تصور مي‌شد، كمتر به نظر برسد. به گزارش تيترآنلاين به نقل از ايراس، روسيه با حمايت از «تحريم‌‌هاي هوشمند»‌ علاقه و اعتماد تهران را از دست داده است. ايالات متحده پيش‌نويس «سخت‌» تحريم‌‌هاي ضد ايراني را با روسيه و چين كه تا چندي پيش از آنها به عنوان حاميان هميشگي تهران ياد مي‌شد، هماهنگ كرده است. اما اين امر به معني پايان اين دور از بازي پيچيدة شطرنج ميان آمريكا و ايران كه با روي كار آمدن باراك اوباما شروع شد، نيست. دميتري ‌مدويديف، ‌رئيس ‌جمهور ‌روسيه ‌اواخر ‌سال ‌گذشته ‌در ‌جريان ‌سفر ‌خود ‌به ‌نيويورك زير ‌تأثير ‌ابتكار ‌آمريكا ‌در ‌زمينه ‌بازسازي ‌روابط ‌با ‌روسيه ‌به ‌همتاي ‌آمريكايي ‌خود ‌وعده ‌داده ‌بود ‌كه در ‌‌مسأله ‌ايران به واشنگتن كمك خواهد كرد. ‌با ‌وجود ‌اينكه ‌بسياري ‌از ‌ديپلمات‌هاي روس و نيز شمار زيادي از تحليل‌گران اين كشور بر اين مهم اصرار داشتند كه هزينة قطع ‌روابط ‌با ‌تهران براي مسكو به ‌مراتب ‌بيش از مزايايِ احتمالي ناشي از ‌امتناع امريكا ‌از ‌استقرار ‌بخشي از سامانه ‌ضد ‌موشكي اين كشور ‌در ‌اروپاي ‌شرقي خواهد بود، اما ‌بالاخره ‌رويكرد ‌آتلانتيك ‌بر ‌سياست ‌روسيه ‌چيره ‌شد. روزنامه ‌«تايمز ‌مالي»، ‌چاپ بريتانيا در ‌اين ‌رابطه ‌نوشته ‌بود ‌كه ‌«روسيه ‌كه ‌طي ‌مدت ‌زيادي ‌از ‌ايران ‌دفاع ‌مي‌‌كرد، ‌ناگهان ‌تسليم ‌شده ‌و ‌با ‌نقطه ‌نظر ‌كشورهاي ‌غرب ‌موافقت ‌كرده است». ‌البته، ‌وزارت ‌امور ‌خارجه ‌آمريكا ‌به ‌منظور ‌جلب ‌رضايت ‌مسكو ‌و ‌پكن ‌مجبور ‌شد ‌از ‌تحريم‌‌هاي ‌شديد در طرح اولية خود‌ كه ‌اقتصاد ‌ايران ‌را ‌فلج ‌كرده ‌و ‌ناظر ‌بر ‌منع ‌ورود برخي ‌اقلام انرژي به ويژه بنزين به اين كشور ‌و ‌توقيف ‌حساب‌‌هاي ‌جمهوري ‌اسلامي ‌ايران ‌در ‌بانك‌‌هاي ‌اساسي ‌جهان ‌بود، ‌امتناع ‌كند. ‌تحريم‌‌هاي ‌«هوشمندي» ‌كه ‌الآن ‌پيشنهاد ‌مي‌‌شود، به اندازة موارد اشاره شده در پيش‌نويس قبلي ‌شديد ‌نيست. با اين وجود، در پيش‌نويس قطعنامة چهارم تحريم عليه ايران، ‌منع ‌فروش ‌تسليحات نظامي ‌سنگين ‌به ‌ايران، ‌تشديد ‌نظارت ‌بر ‌معاملات ‌مالي ‌با ‌شركت ‌بانك‌‌هاي ‌ايراني ‌و ‌تعيين ‌رژيم ‌جديد ‌براي ‌كنترل ‌كشتي‌هايي ‌كه ‌زير ‌پرچم ‌جمهوري ‌اسلامي ‌ايران ‌تردد ‌مي‌‌كنند، ‌پيشبيني ‌شده ‌است. ايالات ‌متحده ‌در ازاء ‌موافقت ‌مسكو ‌با ‌پيش‌نويس ‌اين قطعنامه، ‌تحريم‌‌هاي ‌سابق ‌خود ‌عليه ‌تعدادي ‌از ‌مؤسسات ‌روسي ‌را ‌لغو ‌كرده ‌و موافقت ضمني خود با ارسال ‌سامانه‌‌هاي ‌روسي ‌اس-300 ‌به ‌تهران را نيز اعلام كرده است. اين در حالي است كه ‌مفسرين ‌و صاحب‌نظران محافظه‌كار در امريكا، ‌رئيس ‌جمهور اين كشور ‌را ‌به ‌گذشت‌‌هاي ‌بي‌موقع ‌و ‌غير‌موجه ‌متهم ‌مي‌كنند. ‌به ‌گفته ‌دويد ‌كرامر، ‌مشاور ‌سابق ‌جرج ‌بوش ‌پسر ‌در ‌زمينه امور ‌روسيه، ‌«دموكرات‌‌ها ‌از ‌مسكو ‌در ‌زمينه ‌صدور ‌اس-300 به ايران ‌تعهد ‌مشخصي ‌نگرفتند ‌كه ‌اين ‌اشتباه ‌آمريكاست. ‌براي ‌اينكه ‌كرملين ‌از ‌ويرايش ‌ملايم‌تر ‌قطعنامه ‌پشتيباني ‌كند، ‌چنين ‌گذشتي ‌لازم ‌نبود. ‌نبايد ‌فراموش ‌كرد ‌كه ‌روسيه ‌تا ‌كنون ‌سه ‌بار ‌به ‌تحريم‌هاي ‌ضد ‌ايراني ‌رأي ‌داده، ‌ولي ‌ايالات ‌متحده ‌در ‌عوض ‌به ‌روسيه ‌هيچ ‌«هويجي» ‌پيشنهاد ‌نكرده ‌است». ‌ جان ‌بولتون، ‌سفير ‌سابق ‌ايالات ‌متحده ‌در ‌سازمان ‌ملل ‌نيز با انتقاد از ‌دولت اوباما، بر اين باور است ‌كه ‌«وضع ‌دولت ‌آنقدر ‌اسفناك ‌بود ‌كه ‌به ‌سرگئی ‌لاوروف ‌وزير ‌امور ‌خارجه ‌روسيه ‌اجازه ‌داد، ‌اين ‌بازي ‌را ‌ببرد». ‌ولي ‌صرف ‌نظر ‌از ‌اين ‌اظهاراتِ ‌منتقدين ‌و ‌مخالفان ‌اوباما، ‌حتي ‌اگر ‌موفقيت‌‌هاي ‌روسيه ‌را اغراق‌آميز معرفي ‌كنيم، ‌نمي‌‌توانيم ‌مسكو ‌را ‌طرف ‌برنده اين معامله ‌بدانيم. ‌مسكو ‌كه ‌از ‌آمريكايي‌ها ‌حمايت ‌كرده، ‌روابط ‌خود ‌با ‌همسايه ‌جنوبي‌اش را تيره‌تر از هميشه مي‌بيند. ‌اين ‌در ‌حالي ‌است ‌كه ‌ايران ‌تا ‌كنون ‌نسبت ‌به ‌روسيه ‌سياست ‌دوستانه‌اي را ‌دنبال ‌مي‌‌كرده است. در شرايط جديد، ‌به ‌نظر مي‌رسد ‌كه ‌ايرانيان ‌اعتماد خود به ‌روسيه ‌را ‌از ‌دست ‌داده ‌و ‌وظايف ‌برقراري ‌صلح ‌را ‌به ‌قدرت‌هاي ‌ديگر ‌واگذار ‌كرده‌اند. ‌جمهوري ‌اسلامي ‌ايران ‌يك ‌روز ‌قبل ‌از آغاز ‌بررسي ‌قطعنامه ‌آمريكايي ‌در ‌شوراي ‌امنيت ‌سازمان ‌ملل ‌متحد، ‌جامعه ‌جهاني ‌را ‌با ‌حركت ‌ناگهاني ‌خود ‌روبرو ‌ساخت و ‌با ‌تركيه ‌و ‌برزيل ‌معامله ‌اورانيومي ‌منعقد ‌كرد. طبق ‌‌قراردادي ‌كه ‌در ‌تهران ‌به ‌امضا ‌رسيده، ‌ايران ‌حاضر ‌است ‌1200 ‌كيلوگرم ‌از ‌اورانيوم ‌3.5 ‌درصدي ‌خود ‌را ‌به ‌تركيه ‌منتقل ‌كند ‌و ‌در ‌عوض ‌120 ‌كيلوگرم ‌سوخت ‌رآكتور ‌دريافت نمايد. رهبران ‌ايران ‌كه ‌حمايت ‌متحدان ‌سنتي ‌خود ‌را ‌از ‌دست ‌داده‌اند، ‌با ‌هوشمندي ‌و ‌معقوليت ‌تمام ‌شركاي ‌جديد ‌خود ‌را ‌انتخاب ‌كردند. ‌آنكارا ‌و ‌برازيليا، ‌پايتخت‌هاي ‌معتبر ‌دو ‌كشور ‌مهم ‌جهان ‌هستند ‌كه ‌نمي‌‌توانند ‌«ايادي ‌كشورهاي ‌مطرود» ‌محسوب ‌شوند. رجب ‌طيب ‌اردوغان، ‌نخست ‌وزير ‌تركيه ‌و ‌لولا ‌دا‌سيلوا ‌رئيس‌‌جمهور ‌برزيل، ‌رهبران مقبول ‌و ‌مستقلي ‌هستند ‌كه ‌برنامه‌‌هاي ‌بزرگ ‌منطقه‌اي ‌خود ‌را ‌پنهان ‌نمي‌‌كنند. ‌اين ‌كشورها ‌عضو ‌شوراي ‌امنيت ‌سازمان ‌ملل ‌هستند ‌و ‌با ‌وجود ‌عدم ‌برخورداري ‌از ‌حق ‌وتو، ‌وزن ‌مهمي در اين نهاد ‌دارند، چرا كه براي ‌صدور ‌قطعنامه‌‌ها در شوراي امنيت، كسب ‌اكثريت ‌آراي ‌اعضاي اين ‌شوراي از جمله برزيل و تركيه ضرورت دارد. اين دو كشور با طرف‌داري از ايران، ‌بدون ‌شك ‌سرمايه ‌سياسي ‌خود ‌را ‌افزايش ‌داده‌اند. ‌به ‌گفته ‌هنري ‌بركي، ‌پژوهشگر ‌مركز ‌كارنگي، ‌«جهان ‌سوم ‌از ‌موافقتنامه ‌اورانيومي ‌استقبال ‌گرمي ‌كرد ‌و ‌لولا ‌و ‌اردوغان ‌به ‌شخصيت‌هاي ‌مورد ‌علاقه ‌ميليون‌ها ‌نفر تبديل ‌شدند، ‌در ‌حالي ‌كه ‌آمريكا ‌دست ‌از ‌پا ‌درازتر ‌باقي ‌ماند». با اين ملاحظه، طبيعي ‌است ‌كه ‌روسيه ‌ناراحت ‌شده باشد، چرا ‌كه ‌تهران ‌معامله ‌خود ‌را ‌با ‌تركيه ‌و ‌برزيل ‌با ‌همان ‌شرايطي ‌منعقد ‌كرده ‌كه ‌خود ‌روسيه ‌در ‌پاييز ‌سال ‌گذشته اين آنها را ‌به ‌ايران ‌پيشنهاد ‌كرده ‌بود. ‌محمود ‌احمدي‌نژاد در توضيح اين اقدام تصريح كرد كه ‌ايرانيان ‌مراكز ‌جديد ‌قدرت ‌را ‌ترجيح ‌مي‌‌دهند ‌كه ‌بايد ‌«جاي ‌قدرت‌‌هاي ‌بزرگ ‌در ‌حال ‌مرگ ‌را ‌بگيرند». ‌به ‌نظر ‌مي‌‌آيد ‌كه ‌او ‌روسيه ‌را ‌در ‌رديف ‌دوم ‌گذاشته ‌است. ‌ غرب نيز همانند روسيه ‌با ‌ناباوري ‌و ‌ترديد ‌خبر ‌انعقاد ‌موافقتنامه ‌سه‌جانبه هسته‌اي در تهران ‌را ‌دريافت ‌كرد. ‌به ‌عقيده ‌آن‌ها، ‌‌ايران ‌حاضرند ‌هر ‌كاري ‌بكنند ‌تا ‌وقت ‌بيشتري ‌بخرند. ‌به ‌علاوه، ‌در ‌موافقتنامه ‌تهران ‌تنها ‌نصف حجم كل ‌اورانيوم ‌3.5 ‌درصدي ‌ذكر ‌شده ‌كه‌ايران در اختيار ‌دارد. ‌لذا به باور آنها، ايران هنوز تكليف ‌نصف ‌ديگر كل ‌اورانيوم موجود در اين كشور را ‌روشن ‌كرده ‌است. استدلال‌هاي ‌اساسي ‌طرف ‌ايراني ‌در ‌بحث تهران با واشنگتن، ‌در ‌سخنان محمود احمدي‌نژاد خلال ‌كنفرانس ‌بازنگري ‌در پيمان ‌عدم ‌اشاعه ‌سلاح‌های ‌هسته‌ای ‌(NPT) ‌اشاره شده ‌و مداقه در برخي ‌فرازهاي ‌آن ‌مي‌‌تواند ‌مفيد ‌باشد؛ «در ‌جهان ‌امروز ‌خلع ‌سلاح ‌هسته‌اي ‌و ‌عدم ‌اشاعه ‌محقق ‌نشده ‌و ‌آژانس ‌بين ‌المللي ‌انرژي ‌اتمي ‌در ‌انجام ‌وظايف ‌خود ‌موفق ‌نبوده ‌است. ‌برخي ‌از ‌دولت‌ها ‌با ‌تکيه ‌بر ‌تئوري ‌تنازع ‌بقاء، ‌برتري ‌خود ‌را ‌در ‌قدرت ‌تهديد ‌و ‌سرکوب ‌ديگران ‌مي‌دانند ‌و ‌بذر ‌کينه، ‌دشمني ‌و ‌رقابت ‌تسليحاتي ‌را ‌در ‌مناسبات ‌جهاني مي‌پرورانند. ‌بزرگترين ‌اشتباه ‌آنان ‌اين ‌است ‌که ‌قدرت ‌را ‌منشاء ‌حق ‌مي‌‌دانند. ‌اين ‌دولتها ‌سياست معيارهاي ‌دوگانه ‌را ‌دنبال ‌مي‌‌كنند. ‌رژيم ‌صهيونيستي ‌که ‌صدها ‌کلاهک ‌اتمي ‌ذخيره ‌کرده، ‌مسبب ‌چندين ‌جنگ ‌گسترده ‌بوده ‌و ‌همواره ‌مردم ‌و ‌کشورهاي ‌منطقه ‌را ‌تهديد ‌به ‌ترور ‌و ‌حمله ‌نظامي ‌مي‌کند، ‌از ‌سوي ‌دولت ‌امريکا ‌و ‌متحدانش ‌به ‌طور ‌مطلق ‌حمايت ‌مي‌شود ‌و ‌کمک‌هاي ‌لازم ‌براي ‌توسعه ‌سلاح ‌اتمي ‌نيز ‌دريافت ‌مي‌کند. ‌ولي ‌همين ‌دولت‌ها ‌به ‌بهانه ‌کذبِ ‌احتمال ‌انحراف ‌در ‌فعاليت‌هاي ‌صلح ‌آميز ‌هسته‌اي ‌ديگران ‌و ‌بدون ‌ارائه ‌حتي ‌يک ‌سند ‌معتبر، ‌انواع ‌فشارها ‌را ‌بر ‌اعضاء ‌آژانس ‌اعمال ‌مي‌نمايند. ‌آنان ‌مي‌خواهند ‌علاوه ‌بر ‌سلاح، ‌انرژي ‌هسته‌اي ‌صلح ‌آميز ‌را ‌نيز ‌به ‌صورت ‌انحصاري ‌در ‌اختيار ‌داشته ‌باشند ‌و ‌از ‌اين ‌طريق ‌اراده ‌خود ‌را ‌بر ‌جامعه ‌جهاني ‌تحميل ‌نمايند». ‌ ‌يک ‌ضرب ‌المثل ‌ايراني ‌مي‌گويد‌:‌ «چاقو ‌دسته ‌خودش ‌را ‌نمي‌برد». ‌در اين بين، امريكا همواره ‌تلاش ‌کرده ‌با ‌طرح ‌مباحث ‌انحرافي ‌از ‌تمرکز ‌افکار ‌عمومي ‌بر ‌نقض ‌تعهدات ‌و ‌اقدامات ‌خلاف ‌قانون‌اش ‌جلوگيري ‌نمايد». ‌ «دولت ‌آمريكا ‌اخيراً ‌نيز ‌با ‌طرح ‌خطر ‌تروريسم ‌هسته‌اي ‌تلاش ‌دارد، ‌ضمن ‌توجيه ‌حفظ، ‌ارتقاء ‌و ‌تکميل ‌زرادخانه ‌هسته‌اي ‌خود، ‌افکار ‌و ‌اراده‌هاي ‌جهاني ‌را ‌از ‌خلع ‌سلاح ‌منحرف ‌و ‌به ‌سوي ‌موضوعات ‌موهوم ‌متوجه ‌سازد، ‌در ‌حالي ‌که ‌تسليح ‌تروريست‌‌ها ‌به ‌سلاح ‌اتمي ‌صرفا ‌از ‌ناحيه ‌دولت‌هايي ‌متصور ‌است ‌که ‌سازنده ‌و ‌استفاده ‌کننده ‌از ‌بمب ‌اتم ‌بوده ‌وسابقه ‌طولاني ‌در حمايت ‌از ‌تروريست‌ها ‌دارند». ‌ «در ‌همين ‌سياست‌هاي ‌جديد ‌نيز ‌برخي ‌از ‌کشورهاي ‌عضو ‌آژانس ‌و ‌متعهد ‌به ‌N.P.T ‌تهديد ‌به ‌حمله ‌هسته‌‌اي ‌پيش‌دستانه ‌شده‌اند. ‌در ‌سياست‌‌هاي ‌جديد ‌همچنين تصريح شده ‌که ‌سلاح‌‌ها ‌را ‌توسعه ‌نمي‌‌دهند، اما ‌ارتقاء ‌کيفي خواهند داد. ‌ارتقاء ‌به ‌معناي ‌افزايش ‌قدرت ‌کشتار ‌و ‌تخريب ‌است ‌و ‌اين ‌خود ‌به ‌معناي ‌اشاعه ‌است. ‌به ‌علاوه ‌همين ‌سياست‌ها ‌نيز ‌قابل ‌راستي ‌آزمايي ‌نيست، ‌چرا که ‌هيچ ‌نظارتي ‌از ‌ناحيه ‌مراجع ‌مستقل ‌بر ‌برنامه‌‌هاي ‌اتمي ‌آمريکا ‌و ‌متحدانش ‌وجود ‌ندارد». رئيس جمهور ايران همچنين پيشنهادهاي مهمي مطرح كرد به عقيده رئيس جمهور ايران، اين پيشنهادها بايد به عصر سلاح‌‌هاي هسته‌اي پايان دهد. نويسنده: الكساندر ترن‌تي‌يِف، مجله «اودناكو»- اي